آدمی در فرآیند تحول مدنیِت همواره آرمانها و آماجهایی در پیش روی داشته است. این آرمانها و آماجها گاهی محک عقل خورده و تجربهی عملی را تاب آورده. گاهی نیز سوار بر بال خیال مرزهای واقعیت را درنوردیده است. اندیشیدن به اینگونه آرمانها و آماجها که محصول تخیل و یا تعقل انتزاعی است و از دوران اساطیری تا روزگار چیرگی دانشهای تجربی را دربرمیگیرد، اندیشهی آرمانشهری نام دارد، و محدود به قوم یا ملتی ویژه نیست. آدمی در همهجا و در همهی روزگاران آرزوی جامعهی کامل و رستگار را در سر پرورده است. در ایران نیز اندیشهی آرمانشهری از کهنترین و ناشناختهترین روزگاران تاکنون ادامه داشته و در آینده نیز ادامه خواهد داشت. این کتاب گزارشی است از سیر این گونه اندیشه در تاریخ ایرانزمین.