زندگی هر روز مملو از شرایط مختلف و سخت است که میتواند انسان را به سمت مارپیچ و گودال ناراحتی و ناامیدیها هدایت کند. اما این خود افراد هستند که میتوانند به این شرایط اجازه دهند تا خوشحالی و آرامش روانیشان را از آنها بگیرد یا هرگز چنین اجازهای به آن ها ندهند. آلن کلاین در کتاب تو نمیتوانی روزم را خراب کنی راهکارهایی را ارائه میدهد که کمک میکند با شوخطبعی از مشکلات روزمرهمان عبور کنیم و به بهترین شکل زندگی کنیم تا رسیدن به قله آرامش برایمان هموار شود.
کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی نوشتهی آلن کلاین است که اولین بار در سال 2015 منتشر شد و انتشارات لیوسا آن را با ترجمهی نفیسه معتکف در سال 1397 راهی بازار نشر کرده است. آلن کلاین با استفاده از تجربیات خود و به کارگیری لحن ساده و روان و البته طنز این کتاب را به نگارش درآورده است. هدف آلن کلاین از نگارش کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی کمک به انسانها برای مواجه و حل مشکلات و چالشهایی است که روزانه با آنها سر و کار دارند. کتاب تو نمیتوانی روزم را خراب کنی دارای ۵۲ موضوع مهم است که به خواننده کمک می کند قدرتش را پس بگیرد و به شرایط و افراد مختلف اجازه ندهد تا روز او را خراب کنند. هر یک از این موضوعات شامل راهکارها و توصیههایی است که با یادگیری و استفاده از آن ها میتوان با مشکلات روزمره خود رو به رو شد.
آلن کلاین در نوشتن کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی از کلمات صمیمی و بدون تکلف استفاده کرده تا خواندن آن برای همهی افراد راحت و قابلفهم باشد. نکتهی حائز اهمیت در مطالعه این کتاب مطالبی است که خواننده میتواند بدون اولویت سراغ آنها رود یا در صورت علاقه آنها را پشت سر هم بخواند. تاکید نویسنده تنها داشتن یک تقویتکنندهی ذهنی موثر در هر هفته است.
خرید کتاب الکترونیکی و نسخه پی دی اف pdf کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی با ترجمهی نفیسه معتکف در فیدیبو امکانپذیر است.
کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی مناسب افرادی است که ذهنشان تا مدتها درگیر مسائل بد و درگیرکننده است. افرادی که به سادگی با یک موضوع کوچک لبخند را از خود سلب میکنند و احساس میکنند که زندگی آنها را ناامید و اندوهگین کرده است.
کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی برای افرادی که به دنبال ایدههای ساده و موثر هستند تا بتوانند در شرایط سخت زندگی هم نگاهی مثبت به وقایع داشته باشند و درعین حال به آنها بخندند بهترین گزینه است. چرا که عصبانیت، ناراحتی، دلخوری، کلافه شدن و حتی قضاوت کردن خصلتهای انسانی انکار ناپذیری هستند. ممکن است کوچکترین موضوعی مثل قبض جریمهی رانندگی یا مشاجرهی کوچکی با همکار یا همسایه باعث ناراحتیها، و سرخوردگیهای زندگی شود و انسان بر اساس پیشامدهای روز، زندگی خود را با برچسب خوب یا بد قضاوت کند.
کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی به افراد کمک میکند تا زندگی بهتری را تجربه کنند و با شور و هیجان با مسائل زندگی روبهرو شوند.
«دیوید لیبر» نویسندهی دالاس نیوز دربارهی کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی گفته است:« هرکس که حداقل یکبار در زندگیاش قبض جریمه رانندگی گرفته باید کتاب جدید و خلاقانه کلاین تو نمی توانی روزم را خراب کنی را بخواند. حتی افرادی که تا به حال جریمه نشدهاند هم باید این کتاب را بخوانند چون احتمالا آنها هم در زندگی خود با موضوع ناراحتکنندهی دیگری مواجه شدهاند. این کتاب در همهی موقعیتها به شما کمک میکند و میتواند هدیهی فوق العاده باشد».
ترجمهی دیگر این کتاب با عنوان «نمیتوانی روز مرا خراب کنی» است که «مهدی قراچهداغی» آن را به فارسی برگردانده و از سوی انتشارت البرز منتشر شده است.
آلن کلاین Allen Klein که با تلفظ الن کلین هم نام او خوانده میشود، کارشناس ارشد CSP یکی از سخنرانان حرفهای و مطرح انگیزشی در آمریکا است که با کتابهای پرفروش و سخنرانیهایش به میلیونها نفر نشان میدهد که چطور با نیروی طنز میتوان بر مشکلات و مصائب روزمره پیروز شد. او به مردم جهان میگوید که میتوان با نگاهی متفاوت با همه چیز از ترافیک گرفته تا مصیبتها کنار بیایند. آلن کلاین که با عنوان جالب شوخدرمان شهرت دارد در سال 2009 جایزهLifetime Achievement را برای به کارگیری طنز در درمان دریافت کرد. کلاین بعد از درگذشت همسرش در اثر سرطان کبد در 34 سالگی، سعی کرد تا نگاه خود را به زندگی تغییر دهد. او دید که طنز چطور به همسرش و اطرافیان کمک میکند و امید میدهد.
کلاین 26 کتاب نوشته است که بیشتر آنها در هشت زبان مختلف انگلیسی، اسپانیایی، دانمارکی، ژاپنی، کره ای، چینی، مجارستانی و ترکی با بیش از 500000 نسخه در سراسر جهان منتشر شده اند.
بسیاری از کشورها و شرکتهای مطرح جهانی، بانکها، رستورانها، بیمارستانها، مدارس و دانشگاهها از طرحهای آلن کلاین که در حوزه موفقیت و درمان با طنز است، استفاده میکنند. او با استفاده از جادوی طنز و شوخی میگوید که همهچیز ممکن است اگر ما بخواهیم.
کلاین علاوه بر نگارش کتابهای متعدد به عنوان سخنران انگیزشی در TED سخنرانی کرده است که ویدیوهای او جزو ویدیوهای پرمخاطب در جهان است.
کتاب تو نمیتوانی روزم را خراب کنی از پنج بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول با عنوان «بیدار باش»، بخش دوم «عاقل باش»، بخش سوم «بزرگ شو، نه نشو»، بخش چهارم «غش غش خنده» و بخش پنجم «جمعبندی» است.
آلن کلاین 52 راهکار را با عنوان بیدارباش برای غلبه بر ناراحتیها و بحرانهای زندگی در خلل این 5 بخش به مخاطب میآموزد تا به آنها بگوید با یادگیری این 52 مورد چطور نگرش قدرشناسی و شوخطبعی را در خود پرورش دهیم و تحت هر شرایطی نگذاریم کسی یا اتفاقی روزمان را خراب کند. کلاین در هر بخش داستانی کوتاه و توصیهای کاربردی را به کار میگیرد تا بتوان درک بیشتری از مطالب داشت.
«بیدار باش» عنوان بخش اول کتاب است که به خواننده میآموزد که مشکلات همیشه هستند اما این انسان است که باید انتخاب کند چه رفتاری داشته باشد.
نویسنده در بخش دوم «عاقل باش» توضیح میدهد که موانع به خودی خود از سر راه ما برداشته نمیشوند بلکه با اراده و انرژی درونی میتوان اوضاع کنونی را تغییر داد. او در ادامه توضیح میدهد که باید همت کرد و برای تغییر به خودمان «بله» بگوییم تا قدرت کافی را برای رفع موانع پیدا کنیم.
آلن کلاین در بخش سوم «بزرگ شو، نه نشو» توجه خواننده را به این نکته جلب میکند که کودکان الگوی خوبی برای زندگی هستند. آنها قوهی تمیز و عقل بیقید و شرطی هستند. آنها بی دریغ و بیمنت محبت میکنند چون هیچ سابقهی ذهنی از کسی ندارند. در حالی که بزرگسالان اینطور نیستند و با توجه به گذشته و ذهنیت خود به شرایط و مسائل واکنش نشان میدهند.
غشغش خنده که عنوان بخش چهارم است به نکتهی کلیدی اهمیت خنده اشاره میکند. نویسنده در این بخش توضیح میدهد که خنده و شوخطبعی ابزار مهمی برای تسکین ناسازگاریها و تضادهای انسان است. حس شوخطبعی باعث میشود تا شخص بر اوضاع مسلط شود و بتواند مسائل ناخوشایند را نادیده بگیرد یا به قول نویسنده به ریش زندگی بخندیم.
در بخش آخر که جمعبندی مطالب کتاب است، کلاین بیان میکند که قدردانی و شکرگزاری دو روش قدرتمند برای التیام روح است. او راهکار جالب نوشتن نامهی عاشقانه را در این بخش به خوانندگان توصیه میکند و میگوید: «وقتی اوضاع بر وفق مردات نیست، به جای اینکه دمغ شوی، از طریق نوشتن نامهای عاشقانه روحیهات را بالا ببر».
همهی ما حس شوخ طبعی داریم. گاهی این شوخ طبعی از طرف جامعه یا به واسطهی طرز تربیت ما در ایام کودکی سرکوب میشود. ولی همهی ما با حس شوخ طبعی به دنیا میآییم. این یکی از ابزارهایی است که برای بقای بشر به او اهدا شده است. هیچ حیوانی از این توانایی منحصربه فرد بهره مند نیست که موضوعی خنده دار پیدا کند و به آن بخندد.
مسئله این است که بسیاری از ما فراموش میکنیم از این نعمت الهی استفاده کنیم. وقتی عرصه به ما تنگ میشود و با تغییرات، چالش ها، سرخوردگیها، رنجشها، دلخوریها و مسائلی مواجه میشویم که موجب خراب شدن روزمان میشود، فراموش میکنیم که شوخ طبعی کمکمان میکند مشکلات را به طریقی دیگر ببینیم. پس به جای اینکه بگذاری ناراحتی ها از تو سلب قدرت کند، چشمان خود را به روی شوخ طبعی باز کن و دنبال موضوعاتی خنده دار در اطرافت بگرد.
پیدا کردن موضوعی برای خندیدن به آن، مخصوصا در وضعیتی سخت، مثل این است عینکی به چشم بزنی که با آن دنیا را متفاوت ببینی. لنزهای سبز همه چیز را سبزتر نشان میدهد. لنزهای زرد همه چیز را درخشان تر می کند. لنزصورتی به همه چیز ته رنگ صورتی می دهد.
شوخ طبعی هم حکم لنز را دارد. نمونهاش از استوارت براون نویسنده است که در کتاب بازی در مورد تجربهاش در صفی طولانی و ناراحت کننده نوشته است؛ تجربه ای که چه بسا می توانست روز هر کسی را خراب کند.