روزی روزگاری زنبوری کوچک به نام سیسی در جنگلی سرسبز و زیبا زندگی میکرد.
سیسی مزهی شهد گلها و عسل را خیلی دوست داشت.
او یک آشپز ماهر هم بود و مسئول درستکردن غذا برای خانوادهاش بود .
یک روز سیسی تصمیم گرفت که آشپزی را رها کند و مثل بقیه زنبورها به کار جمع کردن شهد گل ها مشغول شود.
اما اینکار اصلا آسان نبود و سیسی نمی توانست مثل زنبورهای دیگر شهدها را جمع کند.
در این داستان کودک میآموزد که برای انجام هرکاری زحمت و تلاش لازم است.