فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 2.۵۹ مگابایت |
مدت زمان | ۰۰:۵۲ |
نویسنده | آنتون چخوف |
راوی | میلاد اردوبادی |
ناشر | ماه آوا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۵/۱۵ |
قیمت ارزی | 2.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
مسخره کردید عمه تون رو!!! خاله فاطی خانه کوچکی داشت که از دیوارهای گلین و در هم شکسته اش پیدا بود که دستی نخورده بود. زندگی اش را از فروش چندرغاز تخم مرغ هایش میگذراند، خاله فاطی سپیده دم به راه زده بود به سمت شهر تا مق داری قند وچای و خرت و پرت برای خودش بخرد، مرغ هایش، همه چیزاش، همه دارایی اش را ول کرده بود آخر کسی نداشت درون مخروبه ای که هر لحظه درحال فروپاشی بود، از قضا روباه از همه چیز بی خبر به جان مرغ های خاله فاطی افتاد و همه را به استثنای خروس که روی دیوار بود رو خفه کرد و یکی شان را به دهان گرفت و فرار برقرار... کاش نمی آمد و نمیدید، ک آمد و اولین جایی که رفت سراغ مرغهایش را گرفت و چون دید درجا سکته کرد و مرد...
گرفتین ما رو؟ خیلی کارتون زشت بود دو سه بار دانلود کردم فک کردم گوشیم اشکال پیدا کرده واقعا کارتون زشته که به این میگویید کتاب صوتی لطفا برای اعضایتان ارزش و احترام قایل باشید. عمه ی بیچاره چه گناهی کرده؟
جالب بود... بار اول که گوش دادم فکر کردم تبلیغ کتاب اصلیه... نمیدونستم چخوف هم توییت میذاشته :))
بخوام خلاصه این داستان کوتاه رو بگم اینه که مردم باید در زمان زنده بودن ارزش و بها پیدا کنن و ارزنده باشن و به درد جامعه بشری بخورن و تلاش کنن که یا با نیکوکاری و یا در هنر و یا در علم و دانش به جایی برسن که آثاری که ازشون برجا میمونه برای نسل های بع د از خودشون راهگشا و مفید واقع بشه در صورتی که همه انسان ها زمانی که فوت میکنن براشون سنگ قبر زیبا و مراسم به یادماندنی میگیرن ولی همه این کارا فقط برای مدت کوتاهی در ذهن اون آدما میمونه و بعد از مرگشون به دست فراموشی سپرده میشه
یه داستان کوتاه هم من میگم: یک شب که بیخوابی به سرم زده بود و عقربه های ساعت تقریبا عمودی و پشت به هم دورترین فاصله ی ممکن از همدیگه رو داشتن به فیدیبو سر زدم و دیدم نوشته «کتاب صوتی رایگان». و بعد اتفاقی افتاد که برای هرکسی که اینجاست افتاده. 😁😁😁
میشه افرادی که میان از کتاب تعریف میکنن بگن منظور کتاب چی بود؟کارگاه سنگ قبرتراشی؟!استاد آثار به یادماندنی؟! خب ینی چی؟ بعدشم ۵۰ کلمه نبود من شمردم ۲۴ کلمه بود😕😂
واقعا متاسفم واسه فیدیبو فکر کردین گوشهای طرف داران من مخملیه ؟! "آنتوان چخوف"
اگر اولش تأکید میشد که از سری داستان های ۵۰ کلمه ای هست، آدم اینطور جا نمیخورد.. ولی خیلی از کسایی که نظر منفی دادن به متن گوش نکردن. به نظرم برای خودش یه حرفی داشت. چیزی رو از دست ندادیم.
استاد کارهای بزرگ تهیه شده در استودیو ماه آوا😐😑😂😂😂 همین بود براتون تعریف کردم حالا باز دوست داشتین خودتون گوش بدین😂😂😂😂😂
یه لحظه یاد متنایی که رو در دسشویی مینویسن افتادم :)