روزی روزگاری در یک جنگل زیبا خانم موشی زندگی میکرد.
خانم موش فکر میکرد زیباترین موش دنیاست و هیچ کس از او زیباتر نیست.
یک روز که خانم موش باغ جلوی خانه اش رو جارو میکرد یک سکه پیدا کرد.
تصمیم گرفت به بازار بره و با سکه یک لباس زیبا برای خودش بخرد…