گفتم «پدرم مرده» و بدون فکر قبلی و کاملاً غیرمنتظره شروع کردم به صحبت دربارۀ پدرم. برایش تعریف کردم که پدرم چه مرد خوبی بود و از آن مهمتر، چقدر دوستش داشتم. خورشید در حال غروب کردن، و گورستان خالی و ساکت بود. ساختمانهای بتونی آن اطراف که اغلب زشت و بدقواره مینمودند، حال و هوای دیگری به خود گرفته بودند. وقتی حرف میزدم باد سردی که صدایش را نمیشنیدیم، پشت شیشههای بسته، سروها و چنارهای گورستان را بهآرامی تکان میداد. این تصویر درست مانند تصویر پاهای لاغر پدرم داشت در حافظهام حک میشد. وقتی معلوم شد تاکسی باید بیش از آنچه تصورش را میکردیم منتظر بماند، راننده که گفته بود نام کوچکش با نام من یکی است، دوستانه و از سر دلسوزی دستی به شانهام زد و رفت. آنچه را برای او تعریف کردم دیگر برای هیچکس بازگو نکردم اما یک هفته بعد، تمام آنچه در اعماق وجودم نگاه داشته بودم با خاطرات و اندوه درآمیخت و اگر روی کاغذ نمیآوردمشان این خطر وجود داشت که غم بزرگتر شود و اندوهگینترم کند. وقتی به رانندۀ تاکسی گفتم: «پدرم هرگز به من اخم نکرد، هرگز با صدای بلند با من حرف نزد، حتی یک بار دست روی من بلند نکرد»، خودخواهانه صحبت دربارۀ پدرم را آغاز کرده بودم. آنچه در مورد پدرم اهمیت داشت، چیزهایی نبود که گفته بودم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 480.۳۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 72 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۲۴:۰۰ |
نویسنده | اورهان پاموک |
مترجم | بهاره فریس آبادی |
ناشر | گروه انتشاراتی ققنوس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Mon pere et atures textes |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۲/۰۹ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
نه به اول کتاب، نه به آخرش. بیشتر یه دیباچه است تا یه کتاب.