هپلی هپو تو جنگله. یه بچه غول تنبله. دلش میخواد که تنهایی، چی کار کنه؟ لالا، لایی. یک روز...
باباش رسید و گفت یواش: هپلی هپو مواظب مزرعه باش!
هپلي هپو رفت و نشســت تــو مزرعه. گفت با خودش: وای، چه کنم با این همه کار زیاد؟
مزرعهمون مترسکی گنده میخواد!