در هاورپورت همه جور سفینهی فضایی وجود داشت که بیشتر آنها برای سفرهای کوتاه به مریخ و زهره بودند.
در حالی که یونی تاکسی با سرعت از زمین دور میشد، کیپ چرخید تا به مناظر بیرون نگاه کند.
به نخستین باری که به فضا رفته بود، فکر کرد. او در آن سفر با خانوادهاش به سیارهی زهره رفته بود. به یادآورد که سفر دلنشینی نبود. آنجا آنقدر گرم بود که نتوانسته بودند، لباسهای فضایی ضد گرمایشان را از تن بیرون آورند.
تمام سیارههای منظومهی شمسی بسیار گرم، یا خیلی سرد یا پر از گاز بودند و نمیتوانستند جای زمین را بگیرند. پیدا کردن سیاره ی دیگری برای انسانها به معنای جست وجو در فضا و در کهکشانها بود. کاشفان فضا اجازه داشتند تا چنان مسافتهای دوری سفر کنند.