با اینکه خدمات لرد راسل در تعلیم و تربیت به اندازه آنچه او در «فلسفه» و «ریاضیات» انجام داده شگرف و آموزنده نیست، با این حال تأثیر نظریات او در تعلیم و تربیت قابل ملاحظه است. وی رهبر پرشور کسانی است که اصرار دارند تعلیم و تربیت باید بر سبیل روشهای علمی تحقیق باشد و نه انتقال مقداری معلومات ثابت. وی با همه کسانی که به تفتیش عقاید، سانسور، و یا هر گونه کنترل روی تعلیم و تربیت معتقدند مخالف است.
لرد راسل تجربه شخصی وسیعی در مسائل گوناگون تربیتی داراست. بین سالهای ۳۲ تا ۱۹۲۷م او و همسرش دورا وینیفرد بلاک (Dora Winifred Black) فعّالیتهای یک مدرسه حرفهای پسران جوان را اداره میکردند. از آغاز قرن بیستم او در دانشگاههای مشهوری در سراسر دنیا سخنرانی کرده که از میان آنها میتوان دانشگاه «کمبریج» انگلستان، دانشگاههای «شیکاگو»، «هاروارد»، «کالیفرنیای امریکا»، و بالاَخره دانشگاه «ملّی پکن» در چین را نام برد. همچنین وی از قبول تعداد دیگری پیشنهادهای مشابه، به دلیل داشتن ایدههای خطرناک، منع شده است. به هر حال آنهایی که داوطلب تدریس احکام مذهبی به عوض ایجاد یک روح انتقادی تحقیق هستند، وی را به عنوان دشمن مذهب و اخلاق معرّفیکردهاند.