رمانِ «فراسوی خواب» (۱۹۶۶) یکی از شاهکارهای ادبیات هلند است در نیمهی دوم قرنِ بیستم. ویلم فردریک هرمانس، نویسندهی این رمان، را میتوان نمادِ نویسندگانِ اگزیستانسیالیستِ هلند دانست که در این رمان روایتی از امید را در عینِ تردید به گذشته و آینده نشان میدهد. هرمانس در رمانِ فراسوی خواب از یک دانشمند مینویسد که در کوهها آوارهی یافتنِ یک شهابسنگ است. او در این مسیرِ معرفتی و در این سفرِ نمادین آرامآرام عمقِ تنهایی و عدمتعینِ جهانی را درک میکند که انگار چیزی برای اتکا ندارد جز انسان. ماجرای جذابِ رمان با این تردیدها و تغییرها به یک نقطهی تکاندهنده میرسد که مخاطبش را به شگفتی وا میدارد… هرمانس مانندِ همفکرِ فرانسویاش آلبر کامو به سیزیفی میاندیشید که غرقِ امید و صدالبته ناامیدی به حرکتش ادامه میدهد و این سؤال را پیش میآورد که آیا اینبار موفق خواهد شد.
این رمانِ درخشانِ ادبیات هلند را سامگیس زندی از زبانِ هلندی به فارسی برگردانده تا مخاطبِ فارسی کمترین فاصله را با جهانِ رازآلود، فلسفی و تکاندهندهی ویلم فردریک هرمانس داشته باشد.