زمین شناسان به دنبال کشف ماهیت علمی مسائل و موضوعات به سفرهای هیجانانگیز و اکتشافی میروند تا ناشناختهها را کنکاش کنند. «ویلم فردریک هرمانس»، یکی از چهرههای سرشناس ادبیات قرن بیستم هلند ادبیات را با علم جغرافیا در کتاب صوتی «فراسوی خواب» پیوند زده و اثری قابلتأمل، اندیشه محور و خندهدار را آفریده است.
کتاب «فراسوی خواب» Beyond Sleep نوشتهی «ویلم فردریک هرمانس» در سال 1966 منتشر شده است. این داستان روایت سرگذشت یک دانشجوی رشتهی زمینشناسی به نام «آلفرد» Albert است که پس از دریافت بورس تحصیلی همراه تعدادی از همکلاسیهایش به خطرناکترین کوه نروژ برای یافتنِ یک شهابسنگ میرود. «آلفرد» که برای پژوهش و بررسیهای پایاننامهاش به این منطقه میرود نوعی لحن و درونمایهی علمی وارد داستان میکند و در پی این سفر با اتفاقات عجیبوغریبی روبهرو میشود که زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهند. «آلفرد» به دنبال پاسخ برای ناشناختهها دنیا را واکاوی میکند و داستانی پرمحتوا را برای خوانندگان رقم میزند. مضمون علمی و نگاه پرسشگر «آلفرد» در این اثر سبب شده است خوانندگان آثار علمی هم از مطالعهی این اثر لذت ببرند.
«هرمانس» نویسندهی کتاب صوتی «فراسوی خواب» سفر اکتشافی و کنجکاویهای این دانشجو را با جزئیات تمام به تصویر میکشد و خواننده را همراه خود به سفری متفاوت میبرد زیرا این نویسنده این اثر را براساس تجربهی زیستهاش در سفری به نروژ به نگارش درآورده است. این کتاب بازتابی از جهانی رازآلود، فلسفی و تکاندهنده است که با قلمی روان و خواندنی نگاشته شده است. این اثر یکی از شاهکارترین آثار ادبیات هلند در نیمه دوم قرن بیستم است که نشانههای جریان فکری اگزیستانسیالیسم در آن دیده میشود. «هرمانس» نویسندهی این کتاب غرقِ امید و ناامیدی این داستان را روایت میکند و از این نظر با «آلبر کامو» مقایسهاش میکنند.
«ویلم فردریک هرمانس» Willem Frederik Hermans نویسنده و شاعر هلندی در تاریخ 1 سپتامبر سال 1921 در آمستردام به دنیا آمد. او مسائل مربوط به وقایع جنگ جهانی دوم و اشغال هلند توسط نیروهای آلمان نازی را دستمایهی آثارش قرار داد و بهعنوان نویسندهای برجسته شناخته شد. او نمادِ نویسندگانِ اگزیستانسیالیستِ هلند است و از خودش رمان، داستان کوتاه، شعر، نمایشنامه، فیلمنامه و مقالههای فلسفی به یادگار گذاشته است. او در کنار «هری مولیش» و «ژرارد روه» از مهمترین نویسندگان پس از جنگ است که آثار تأثیرگذار و مطرحی خلق کردهاند.
«هرمانس» مدتی را در دانشگاه خرونینگن به تدریس جغرافیا طبیعی مشغول بود و در آن زمان در دو نشست علمی پیاپی، در شمال اسکاندیناوی حضور داشت که این سفر الهامبخش رمان «فراسوی خواب» شد. او نوشتن را پس از این اثر دنبال کرد و در سال 1971 کتاب «خاطرات یک فرشتهی نگهبان» را نوشت و پس از آن هلند را ترک کرد و به فرانسه رفت. او در پاریس پس از چندین سال سکوت رمان «قدیس ساعت سازی» را نوشت که نامزد دریافت جایزه ادبی آکو شد. این نویسنده در سال 1977 جایزه ادبیات هلند، که یکی از معتبرترین جوایز است را دریافت کرد. آثار این نویسنده به دلیل ساده و روانیشان از شهرت خاصی برخوردار هستند، «هرمانس» کاملاً روشن، واضح و مسلط مینویسند و خواننده را با پیچیدگی زبان روبهرو نمیکند.
هرچه بهطرف شمال میرویم، پوشش گیاهی کمتر میشود، درختهای جنگل نازکتر و پراکندهتر، خانهها هم کوتاهتر و تراکمشان کمتر. قاعدهاش این است؟ شاید، شاید نه. چه ربطی به من دارد؟ فردا سفرم را ادامه خواهم داد، بنابراین فعلاً غیر از کشف چنین واقعیتهایی کار دیگری ندارم.
با این همه روشنایی، بهسختی میتوانم بگویم که در ترومسا شب فرا رسیده است. این موقع سال، در اینجا هوا تاریک نمیشود. اینجا سرزمینی است که خورشید در آن هرگز غروب نمیکند. صبر کن! من در کارتپستالی که برای مادرم خواهم فرستاد از این جمله استفاده خواهم کرد.
در خیابانی قدم میزنم که خانههای چوبی کنار آن آبی آسمانی است. یک روز روشن؛ نه موقع تعطیلات است نه جشن، ولی هیچکس کار نمیکند، چون ساعت ده و نیم شب است.
همهی مردم در خیابان پرسه میزنند، هیچکس به این زودیها قصد خوابیدن ندارد. پسرهایی، شبیه پسرهای هلندی، دخترهایی را، شبیه دخترهای هلندی، همراهی میکنند که موقع راه رفتن موهایشان را شانه میکنند. قیف بستنیهایشان خیلی بزرگ است، خیلی بزرگتر از قیفهای ما. خیابان کاملاً خلوت است. گاهگاهی ماشینی میگذرد؛ شهری با صداهای رؤیایی. بلندترین صدای آن صدای پا ست!
یک مغازهی سوغاتی فروشی هست که پوست و شاخ گوزن، لباسهای چهلتکهی سامیها، فرش، سورتمههایی به شکل پوتین، کارتپستال با تصاویری از خانوادهی سامیها، در لباسهایی با رنگهای شاد و زنده، و پوست خرس میفروشد. در پیادهرو جلو مغازه، یک خرس قطبی دستساز ایستاده است. هر کس از آن جا میگذرد خرس را نوازش میکند، من هم همینطور. پدری پسربچهاش را بلند میکند و سعی میکند عکس فوری بگیرد.
مغازهی ابزارفروشی بسته است. نباید محل آن را فراموش کنم. فردا صبح باید دوباره به اینجا برگردم تا نوار متر بخرم. به خاطر سپردن آن آسان است. مغازه در میدانی قرار گرفته که بهطرف کانال آب شیب میخوردد.
در وسط میدان، یادبودی هست از جنس برنز آبیرنگ: مردی است با لباس قطبی، که روی یک ستون چهار گوش ایستاده است. از اینجا پشت او را میبینم. کیست؟ نزدیکتر میروم و اسم روی ستون را میخوانم: روئال آمونسن.
آن فاتح قطب شمال، رو به آبدره ایستاده و از بالای آب به کوههای سیاه طرف دیگر آن خیره شده است، که حتا در این موقع سال نوارهایی از برف قلهی آن را احاطه کرده است.
کتاب صوتی «فراسوی خواب» نوشتهی «ویلم فردریک هرمانس» را ناشر صوتی آوا نامه با صدای «میلاد فتوحی» منتشر کرده است که در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «سامگیس زندی»، مترجم ایرانی این اثر را از زبانِ هلندی به فارسی ترجمه کرده است و از ترجمههای دیگرش میتوان به کتاب «سوءقصد» اثر «هری مولیش» اشاره کرد که نسخهی الکترونیک همهی آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. این مترجم دربارهی «ویلم فردریک هرمانس» و اثرش گفته است: «در داستانهای او، گذشته به اندازهی آینده نامعلوم است، چرا که گذشته هم هرگز کاملاً در دسترس ما نیست... آلفرد، زمینشناس پژوهشگر، در زمان فراسوی خواب، که در جستوجوی حفرهی شهابسنگ است، مطمئن نیست اگر روزی با چنین حفرهای روبهرو شود آن را بازخواهد شناخت.»
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 664.۱۹ مگابایت |
مدت زمان | ۱۲:۰۳:۰۰ |
نویسنده | ویلم فردریک هرمانس |
مترجم | سامگیس زندی |
راوی | میلادفتوحی |
راوی دوم | میلاد فتوحی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۱۱/۱۵ |
قیمت ارزی | 10 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من واقعاً نتونستم راحت بخونمش. شاید بی علاقگی من به موضوع یا سبک اگزیستانسیالیسم باشه. نویسنده بیش از حد در باب هر مسئله ای آسمون ریسمون میبافه.
افرادی ک دانشجو بودن واقعا این کتابو درک میکنن خیلی لذت بردم شدیدا به دانشجوها مخصوصا مقطع ارشد دکتری توصیه میکنم
من تا فصل بیست و پنج دنبال کردم. این رمان ۱۲ ساعته و نمیدونم معادل چند صفحه است. اما اگر حجمش نیم این بود جالب تر بود.
گوینده عالی. کتاب بی کشش و غیر جذاب. حوصله سر بر