پدربزرگ و مادربزرگم در یک مهمانی رقص همدیگر را دیده بودند. در آن زمان رسم بود. در دفترچههای رقص نامنویسی میکردند. دفترچهی مادربزرگم حسابی پر شده بود. پدربزرگم هم در آن دفترچه علامت گذاشت، با هم رقصیدند و همه در حرکت زانوهایشان هماهنگی خوبی دیدند. آنها با هم شبیه آواز موزون زانوها بودند! همین به ازدواج آنها انجامید. گمانم، ازدواج بیروحی بود؛ چون از روز ازدواجشان فقط یک عکس باقی مانده. تصویری که مثل مدرک با گذر زمان، سلطهجویانه تمام خاطرات یک عصر را ثبت کرده است. حاصل این ازدواج دو کودک بود و کودک سومی که مرده به دنیا آمد. خشونت گذشته را چطور میتوان تصور کرد؟ زمانی که کودکی را از دست میدهیم مانند آن است که یک قدم جا ماندهایم. مرگ کودک را در ششمین ماه بارداری تشخیص داده بودند. مادربزرگم حس کرده بود دیگر تکان نمیخورد ولی چیزی نگفته بود و خودش را متقاعد میکرد که واقعاً اتفاقی نیفتاده است. به خودش میگفت بچهها هم حق دارند مانند آدمبزرگها استراحت کنند. چون از اینکه همیشه در رحمِ گرد بمانند خسته میشوند. بعد مجبور شد واقعیت سهمناک را بپذیرد: در شکمش چیزی کم شده بود. سه ماه صبر کرد تا مرگ از درونش خارج شود. مراحلِ معمول زایمان انجام شد. کودک را با آرامش از شکمش خارج کردند. بهجای ملافهی گرم، او را در کفن پیچیدند. کودک مرده میشل نام گرفت. مادربزرگم فرصت نداشت افسرده شود. باید کار میکرد، به دو کودک دیگرش میرسید و دوباره باردار شد! بهنظرم این موضوع همیشه عجیب بود ولی آنها نام این پسر کوچک را میشل گذاشتند. پدر من، همان میشل دوم است که با روح این کودک مرده شکل گرفت. آن زمان عجیب نبود که اسم مرده را روی کودکی بگذارند. من همیشه سعی کردم به پدرم نزدیک شوم. فرار بیوقفهی او را به حساب روحی گذاشتم که با او زندگی میکرد. ما همیشه در پی دلایل کمبودهای احساسی والدینمان هستیم. همیشه در پی دلایل کمبود محبتی هستیم که ما را عذاب میدهد و اغلب، هیچ حرفی برای گفتن نداریم.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 2.۰۳ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 315 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | دوید فوئنکینوس |
مترجم | ساناز فلاح فرد |
ناشر | نشر هیرمند |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Les souvenirs: roman, c۲۰۱۱ |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۱۲/۰۹ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 130,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستان این کتاب چرخه گاه لذت بخش و گاه کسالت بارِ تکراری و گریز ناپذیر زندگی رو به تصویر میکشه، که چطور در سه نسل پیاپی جریان داره، اشک ها و لبخند ها، غم ها و شادی ها، شوریدگی ها، روزمرگی ها، وصل ها و جدایی هایی که در بستر زمان تکرار می شوند و تکرار می شوند و با همه این فراز و فرودها آدمی همچنان سخت به زندگی آویخته است، آویختنی پر شکوه و تابیده در امید و تلاش برای بهبود. حتما براتون پیش اومده که پدر یا مادرتون رو در انتخاب ها یا رفتارشون نقد کرده باشید، ممکنه روزی برسه که در آینه وقتی به خودتون نگاه میکنید چهره خودتون رو نبینید و تعجب کنید از اینکه چقدر شبیه والدین تون هستید. خوندن این کتاب رو توصیه میکنم، بخصوص برای کسانی که پدربزرگ یا مادربزرگ در قید حیات دارن، یا کسانی که در برقراری ارتباط با سالمندان موفق نیستند. داستانی پر شتاب و خواندنی، بدون اینکه حوصله تون سر بره یا کلافه بشید.
به نظرم نمونه اش از خودش خیلی جذاب تر بود...ارزش خوندن داشت هرچند من آخراشو با بی حوصلگی خوندم...ولی وقتی خیلی از شاهکارای دنیا اینجا نیست باید به کم قانع بود و توقع رو خیلی بالا نبرد...در کل کتابای نسل جدید نویسندگان خارجی اصلا به پای قدیمیا نمیرسه
کتاب خوب با ترجمه حرفه ای. از خوندنش پشیمون نیستم. فقط آخرش حالم گرفته شد. حیف اون زندگی بود اخه??
به شدت دلنشین بود ... رابطه ی پسر با مادربزرگش به شدت واسم قابل لمس بود. جمله های کوتاه فوق العاده داشت که ادم تو ذهنش میمونه. مثل این "شما انقدر زیبایین که ترجیح میدم دیگه نبینمتون "یا این یکی "روحش با نزاکت بدنش رو ترک کرد "
داستان زیبایی بود... دفتر خاطرات یک پسر... فراز و نشیب های زندگیش... درسهایی که از زندگی گرفت... و اینکه آرزوهاتونو هیچوقت فراموش نکنید... نگذارید تو روزمرگیهاتون رویاهاتون غرق بشن...
من این کتاب رو چندسال پیش به صورت چاپی خوندم، کتاب بی نظیری بود اهمیتی که به سالمندان و دغدغه هاشون کرده میتونه روابط با پدرمادر و پدربزرگ و مادربزرگ ها رو خیلی بهتر از قبل کنه ، من از خوندنش واقعا لذت بردمپیشنهادش میکنم
سبک نوشتاری خاصی داشت. کشدار ولی خواندنی. و حاوی نکات جالبی در مورد سالمندی بود. بیشتر آیینه ای از بحران روابط والدین و فرزندان و همینطور زوجین بود. کتاب خاطرات به نظرم سفری درجستجوی معنای زندگی است.
خوب بود، فراز و نشیب داشت، ترجمه عالی
نثرکتاب به طرز عجیبی ساده است و اولش شاید حوصله رو سر ببره اما کم کم جالب میشه، از خوندنش راضیم ?
خیلی کتاب صمیمی و روونیه....شخصیت پردازیشم جذابه...زندگی اروم ولی با جزئیات جذابی رو روایت میکنه...