درباره سنجش و ارزیابی سرمایۀ انسانی بر پایۀ الگوی یکپارچه
در شرایط نوین اقتصاد و جامعۀ داناییمحور، اهمیت سرمایۀ انسانی بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است بهگونهای که همه عرصهها و سطوح را اعم از فردی، سازمانی، محلی-منطقهای، ملی و بینالمللی، شامل میشود. بهعبارت دیگر، مؤثرترین مسیر دستیابی به توسعه در همه سطوح مورد اشاره، توسعه و توانمندسازی سرمایه انسانی است. اگر چه تلاشهای مستمر و نظاممند علمی-فنی در این رابطه ابتدا توسط اقتصاددانان انجام شده که به واشکافی و بازنمایی اساسی جایگاه عامل انسانی و پذیرش مفهوم سرمایه انسانی انجامیده است، با این حال، طی سالهای اخیر مقبولیت نگرش سرمایهای به انسان در اغلب عرصههای علمی و اندیشهورزی (از جمله عرصههای اجتماعی، تربیتی، فرهنگی، سیاسی و اداری-مدیریتی) فراگیر شده است.
در اثر حاضر، ضمن کاربست یک رویکرد فراگیر و یکپارچه، نگاه میانرشتهای نیز بهطور حرفهای اعمال شده است. بهطور مشخص، علاوه بر اقتصاد، از مبانی و تحلیلهای علوم تربیتی همراه با روانشناسی و جامعهشناسی نیز استفاده شده است. همچنین، مباحث کتاب به تحلیلهای نظری محدود نشده بلکه بخش اصلی مطالب به مسائل و موضوعات سنجش و ارزیابی سرمایۀ انسانی معطوف شده است. به این ترتیب، به مباحث کاربردی نیز بهطور ویژه توجه شده است. در مجموع، مباحث و مطالب کتاب در پنج فصل تنظیم شده که در آن توالی و انسجام منطقی فصول (از مبانی نظری به سمت تدوین و ارزیابی الگو و ابزار سنجش همراه با کاربردهای مرتبط) در حدّ مطلوبی رعایت شده است.
با مطالعه کتاب، انتظار است خواننده بهطور حرفهای نسبت به موارد زیر شناخت پیدا کند:
تاریخچه و سیر تحوّلات مفهوم سرمایۀ انسانی،
تفاوت رویکرد سرمایۀ انسانی با رویکردهای نیروی انسانی و منابع انسانی و آثار ناشی از انتخاب نوع رویکرد بر مباحث علمی-فنی و کاربردهای سیاستی-عملیاتی مرتبط،
نحوه طراحی الگوی یکپارچه سرمایۀ انسانی مبتنی بر رویکرد میانرشتهای و چگونگی رواییسنجی آن،
نحوه طراحی و اعتباریابی ابزار سنجش سرمایه انسانی،
انواع کاربردهای مترتب بر الگوی یکپارچه سرمایۀ انسانی و ابزار سنجش آن، و
چگونگی متناسبسازی الگوی پایه سرمایۀ انسانی با زمینه و عرصه مورد نظر.