زندگی بعضی از آدمها شبیه یک ماجراجویی بسیار بزرگ است. آنها قدمهای بزرگی برداشتهاند و توانستهاند تغییرات قابلتوجهی ایجاد کنند. یکی از این آمدهای جالب فیل نایت، بنیانگذار نایکی است، کسی که تا سر حد مرگ جنگیده و شکست خوردن را شکست داده است. او تجربیاتش را در کتاب کفش بازگو کرده است. این اثر بهنوعی میتواند بهترین کتاب مدیریتی برای کسانی باشد که رؤیاهای بزرگی دارند و حاضرند برای رسیدن به خواستههایشان بجنگند.
سال ۲۰۱۶ بود که فیل نایت کتاب shoe dog: a memoir by creator of nike را منتشر کرد. کتابی که در مدتزمان اندکی به فهرست کتابهای پرفروش کسب و کار در آمریکا راه پیدا کرد. نایت در این کتاب از یک مسیر حرف زده است. مسیری که با قرض گرفتن ۵۰ دلار در سال ۱۹۶۲ از پدرش شروع شد و تا امروز ادامه داشته است. اولین قدم او واردات کفش ورزشی ارزانقیمت و باکیفیت از ژاپن بود اما مسی او محتاطانه و سنجیده ادامه پیدا نکرد. او به گفتهی خودش عاشق پا گذاشتن روی گاز بود، ایستادن تنها چیزی بود که فیل را که زمانی عاشق دویدن بود تا حد مرگ میترساند.
او مسیر نایکی را بهعنوان یک استارتاپ از روزهای آغازین تا امروز توضیح داده است. مسیر او پر از دلهره، پر از شکست و پر از اتفاقات عجیبوغریبی است که میتواند برای هرکسی که به خود و آرزوهایش باور دارد الهامبخش باشد. این کتاب دو بخش اصلی دارد که بخش اول از ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۵ را پوشش داده و بخش دوم به سالهای ۱۹۷۵ تا ۸۰ اختصاصیافته است. قسمت پایانی کتاب هم تقدیر و تشکری است که قدرشناسی نویسنده را نسبت به تمام فرصتها و شرایطش نشان میدهد. نایت این کتاب را به نوههایش تقدیم کرده است تا سفر او را لمس کنند.
کتاب کفش باز توانسته است سروصدای زیادی به پا کند. بیل گیتس بنیانگذار مایکروسافت این کتاب را یکی از پنج کتاب موردعلاقة خود نامید و دربارهی آن گفت: «داستانی شگفتانگیز، یادآوری صادقانه از اینکه مسیر موفقیت یک کسب و کار چگونه است. این سفر سفری آشوبناک، پرخطر و پر هرج و مرج است که پر از اشتباهات، مبارزات بیپایان و فداکاری است. فیل نایت راههایی را میرود که تعداد کمی از مدیران اجرایی مایل به گام برداشتن در آنها هستند.»
وارن بافت میلیونر آمریکایی هم دربارهی این کتاب نوشت: «بهترین کتابی که سال گذشته خواندم، کفش بار فیل نایت بود. او یک فرد باهوش، عاقل و رقابتی است و یک نویسندهی با استعداد هم هست.»
سال ۲۰۱۸ نتفلیکس تصمیم گرفت از این کتاب اقتباسی انجام دهد. فیل نایت هم بهعنوان نویسنده در ساخت این اثر مشارکت دارد.
فیلیپ همپسون نایت تاجر میلیاردر آمریکایی متولد ۱۹۳۸ است. او در حال حاضر سالهای بازنشستگیاش را میگذراند و بیش از پنجاه و چهار میلیارد دلار ثروت دارد. فیل نایت در دانشگاه اورگان و دانشکده بازرگانی استنفورد تحصیلکرده است. مهمترین سرگرمی زندگی او دویدن بود. او روزانه چندین مایل میدوید و میخواست به قهرمان تبدیل شود اما زندگی او را به دنیای کفشهای ورزشی برد و سفر به ژاپن او را به سمت طراحی بهترین کفشها سوق داد. در نهایت شرکت blue ribbon sports تأسیس شد که بعدها به نایکی معروفی که میشناسیم تبدیل شد.
خاطرات بنیان گذار نایکی همان طور که در تمام جهان طرفداران زیادی پیدا کرد در ایران هم شناخته شد. چندین ترجمهی مختلف از این کتاب در کتابفروشیهای کشور موجود است. ترجمه شورش بشیری از این کتاب را میلکان چاپ کرده است و آنیتا حاجی وند هم این کتاب را برای انتشارات اعتلای وطن به فارسی برگردانده است. ترجمه سید سعید کلاتی از این کتاب هم با عنوان کامل «کفش باز، خاطرات خالق نایکی» از سوی هیرمند در بازار عرضه شده است. این کتاب ۳۷۴ صفحه است و برای خواندن آن به چیزی حدود ۹ ساعت زمان مفید نیاز دارید. کتاب کفش باز برای گروههای سنی مختلف از یک نوجوان پانزدهساله تا یک جوان بیست ساله و حتی یک فرد مسن در دوران بازنشستگی کتاب الهامبخشی است.
خاطرات بنیان گذاران و مدیران بزرگ معمولاً کاربردی هستند زیرا کاملاً دست اول هستند و میتوانند واقعیت تجربیات را منتقل کنند. اگر از کفش باز لذت بردهاید کتابهای دیگری هم با این ماهیت وجود دارند که میتوانند الهام بخش باشند. یکی از این کتابها شرکت خلاقیت است. این اثر را اد کتمول از پیکسار نوشته است و داستان این استودیو را روایت کرده است.
کتاب دیگری که میتوانید بهعنوان الهامبخش بخوانید میکروبوک نوآوران است. آدام گرنت این کتاب را نوشته و در آن به افراد یاد میدهد چگونه محل کارشان را به محل کار موردعلاقهشان تبدیل کنند و همه چیز را بهتر پیش ببرند. هر برند یک قصه است اثر دانلد میلر هم بازتابی از همان چیزی است که هر برندی باید برای داشتن یک داستان ماندگار و مشتریان وفادار داشته باشد. تمام این کتابها میتوانند انتخابهای خوبی باشند که ذهن فرد را بازتر کنند.
با نزدیک شدن به زمان پایان قرار دادم با اونیتسوکا، هر روز به صندوق پستیام سر میزدم، با این بیم و امید که نامهای دریافت کنم با این مضمون که آنها خواستار تمدید قرارداد هستند. یا برعکس، نمیخواهند قراردادم را تمدید کنند! در هر صورت از بلاتکلیفی خلاص میشدم. البته امیدوارم بودم نامهای از سارا برسد و بگوید نظرش عوض شده است و مثل همیشه منتظر دریافت نامهای از بانکم بودند که بگوید دیگر از بیزینستم حمایت نمیکند.
اما تنها نامههایی که هر روز دریافت میکردم، نامههای جانسون بودند. مانند بورمن، او نیز هرگز نمیخوابید. هیچ توجیه و توضیح دیگری برای جریان توقفناپذیر مکاتباتش نمییافتم. بخش عمدهای از نامههایش چیز خاصی نداشتند و در آنها اطلاعاتی موج میزد که نیازی به آنها نداشتم، البته در گوشه و کنار نامههایش جوکهای بیربطی به چشم میخورد. همچنین در نامههایش طرحهای دستی دیده میشدند.
و ترانههای موسیقایی.
گاهی اوقات برایم شعری هم مینوشت.
جانسون اغلب با جزئیات زجرآوری آخرین آگهی را که در روزنامهها زده بود یا اعتراضی که به صفحات آخر مجلات دو استقامت یا اخبار دوومیدانی وارد کرده بود توضیح میداد. یا عکس یک جفت کفش تایگر را توصیف میکرد که داده بود همراه آگهیاش چاپ کنند. او یک گالری عکس موقت در خانهاش درست کره بود و کفشها را روی مبلش جلوی یک گرمکن مشکی چیده بود. فارغ از مسخره بودن ایدهی عکسها، اصلاً نمیفهمیدم چرا باید در مجلههایی که توسط دار و دستهی دوندهها خوانده میشد تبلیغ کرد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۹۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 374 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۲:۲۸:۰۰ |
نویسنده | فیل نایت |
مترجم |