سال ۱۳۴۵، وزارت فرهنگ و هنر کلاسهای آموزشی سینمایی برگزار کرد که غفاری در آن درس تاریخ سینما میداد. بعد با همان هنرجویان به تلویزیون رفت و معاون فرهنگی و بعد هم قائممقام تلویزیون شد و تا دوازده سال هم در همین سمت باقی ماند. بسیاری از استعدادهای فیلمسازی مستند و داستانیِ سینمای ایران در همان دوره و با مدیریت او فعالیت جدی خود را آغاز کردند.
دو سال بعد از راهاندازی تلویزیون ملی ایران، سمت معاون مدیرعامل جشن هنر شیراز به غفاری واگذار شد و او نمایشهای طراز اول جهان را برای نمایش در فضای آزاد تختجمشید انتخاب کرد و به ایران آورد. کنار این فعالیتها، او تلاش فراوانی کرد که هنرمندان پیشکسوت روحوضی را در چهار دورۀ جشن طوس در مشهد به صحنه بازگرداند. همزمان تلاشهای فراوانی کرد تا تعزیه و نمایشهای آیینی ایرانی را به اروپاییان معرفی کند. کتابی هم با عنوان تئاتر ایرانی نوشت که به بررسی روانشناختی عناصر تعزیه و تأثیرات آن بر تماشاگر میپردازد.
علاقۀ بیاندازۀ فرّخ غفاری به ایران و ایرانشناسی سبب شد او کتاب راهنمای ایرانشناسی را بنویسد که به معرفی جغرافیایی شمال ایران میپردازد. مطالعۀ سفرنامههای مختلف سیاحانی که از ایران دیدن کردهبودند، هم سندی شد برای آغاز نگارش فیلمنامۀ «زنبورک». طنازی غفاری در این فیلم آخر به اوج میرسد. شیوۀ روایت پارهپاره به سبک هزارویکشب، بازنمایی عوارض واپسگرایی در میان عامۀ مردم و فرهنگ تنبلی و تنپروری و پختهخوری با استفاده از شگردهای مختلف نمایشهای ایرانی از نقالی و پردهخوانی گرفته تا تأثیرپذیری از نقوش مینیاتور ایرانی برای ساخت و ساز تصاویر در این اثر او نمایان است.