فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 699.۷۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 128 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۱۶:۰۰ |
نویسنده | آلبر کامو |
مترجم | خشایار دیهیمی |
ناشر | نشر ماهی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | L'étranger |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۹/۲۹ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
ما بیشتر مواقع از تفکر جمعی و عام پیروی میکنیم حتی اگه بنظرمون درست نباشه یا با واقعیت درونی ما فاصله داشته باشه برای پذیرفته شدن از طرف جمع و یا ساده کردن زندگیمون و غیره، حالا اگه کسی همرنگ جماعت فکر یا کاری انجام نده به بدتری ن شکل متهم میشه تنها بخاطر تفاوتش و این همیشه تکرار خواهد شد ولی همه مثل مورسو بیگانه این قدرت رو ندارن که حتی اگه دیگران واقعیت وجودیِ اونها رو نمیپذیرن ولی اونها شجاعانه پای تمامیت وجودیشون ایستادن با همه ی عواقبش.
کامو با نوشتن این کتاب خواست نشون بده که زندگی یک تکراره و هدف غایی براش وجود نداره،به همه چیز عادت میکنیم، جهان نسبت به خواسته های ما بی اعتناس و بمیریم یا نمیریم کار خودشو میکنه و در نهایت همه اینا خب که چی؟ مادرم مرد، خب که چی؟ با ماری ازدواج میکنم، خب که چی؟ فلانی رو کشتم، خب که چی؟ قراره اعدامم کنن، خب که چی؟ کسی که با بحران اگزیستانسیال و وجودی مواجه میشه این سوالات رو از خودش میپرسه و هر ارزشی که تا الان وجود داشته رو زیر سوال میبره و به نوعی نسبت به همه اینا بیگانه هست. میخواستم بگم یکی از بهترین رمان هایی که خوندم بیگانه بوده اما اشتباه میکردم، قطعا بهترین رمانی بوده که تا به الان خوندم. چرا که من هم زمانی مثل مورسو بودم و یادمه اولین باری که میخوندم، حس کردم بالاخره یکی پیدا شد منو درک کنه بالاخره یکی هست که بفهمه چی میگم. این پوچی که کامو نشون میده رو باید تجربه کرد تا درک کرد، ما با کتاب خوندن نمیتونیم درکش کنیم با فکر کردن هم نمیتونیم، مورسو رو باید مستقیما تجربه کنی تا بفهمیش.
بیگانه داستان مردیه به اسم مورسو که چون با خودش و احساسات و جامعه صادقه برای دیگران عجیب و غریب و بیگانه تلقی میشه. کسی که حاضر نیست برای مقبولیت و خوشایند دیگران خودش رو سانسور کنه و یا تظاهر به چیزی کنه نیست. مورسو در یک اتفاق که کمی غیر قابل درک بود برای من مردی رو میکشه و این اتفاق کمی بعد از مرگ مادرش در خانه ی سالمندان رخ میده. و مورسو آدمیه که نسبت به پیرامونش خیلی بی تفاوته.حتی نسبت به مرگ مادرش و این برای آدم ها خوشایند نیست.به قول کامو:&#۳۴; در جامعه ی ما هر کسی که در مراسم تدفین مادرش، گریه نکنه میتونه محکوم به مرگ بشه&#۳۴; منظورش اینه که وقتی اون جوری نباشی که دیگران انتظار دارن باشی و نتونن درکت کنن، به خودیِ خود مجرمی و از نظر جمعه هر کاری ازت برمیاد.
این کتاب رو تا بدستم رسید تموم کردم میدونید سلیقه ای هست این کتاب و دوستان باید توجه داشته باشند که به مفهوم متن توجه کنند چون موضوع داستانیش چیز خاصی نداره ولی طرز بیان شخصیت قهرمان داستان به نظرم خیلی خوبه و برای خود من مثل خیلیای دیگه که تحت شرایطی مجبور میشن یه سری عرف رو رعایت کنند خیلی جالب بود واقعا چرا باید احساسات دروغین از خودمون رو به نمایش بزاریم که دیگران حس خوبی بهمون داشته باشن ؟ از این که قهرمان داستان تا این حد راستگو بود خیلی خوشم اومد ....بخونید ارزششو داره
واقعا کتاب زیبا و فوق العاده ای بود، داستان و نوشته ای جذاب و گیرا که خودتون مشتاق میشید تا انتها بخونیدش. داستانی که میشه تا حدودی با اثر پروانه ای هم اون را مرتبط دونست که هر عملی، باعث سلسله اتفاقاتی بعد از اون میشه که حتی پر زدن یک پروانه در افریقا میتونه سبب یک سونامی تو ژاپن بشه! کتاب هم این موضوع را در دل خودش داره که، حقیقت جویی و حقیقت طلبی قهرمان داستان سبب دوری از رفتار ها و سنت ها میشه و برای همین در مراسم تدفین مادرش آنگونه که باید رفتار نمیکنه و در نهایت همین ها سبب استفاده از اون در دادگاه بر ضد خودش میشه و.... تصمیم ندارم تا تمام داستان را اسپویل کنمو باید خودتون بخونیدش.
ترجمه دیهمی بسیار روون و ملموس بود، برخلاف خیلی از ترجمه های دیگه که فقط دنبال جمله بندی و کلمات ثقیل هستن... و اما خود کتاب.. ب نظرم از گروه کتاب هاییه که بسته به حال و هوای روزهای خواننده، میتونه باعث دلزدگی و کرختی بشه یا برعکس همزادپنداری عجیبی رو ایجاد کنه. گرچه در کل کتاب نه داستان عجیب و غریبی رو روایت میکنه و نه پیچیدگی های روایی داره، ولی عجیب شبیه روزگار بی هدف زندگی این روزهای پاندمی کرونا شده... و برجسته ترین قسمت قضیه، بی تفاوتی به اثبات بیگناهی و قضاوت سطحی مردم و اصرار بر تایید قضاوت از پیش تعیین شده است... همه بقیه رو متهم میکنن بدون هیچ دلیل و مدرکی... باشد ب یادگار از این روزمرگی های کرونایی
کتاب زیاد عمیقی نبود و همچنین از لحاظ داستان می تونست بهتر باشه. به ویژه قسمت های مربوط به محاکمه می تونست بیشتر جذاب باشه. با این حال موضوع به شدت خوبی برای بیان داستان انتخاب شده و کارکتر اصلی به خوبی آفریده شده. خیلی ها از این کتاب صادق بودن در گفتار و رفتار را می آموزند اما مهم تر از این ها صداقت با خود است که به خوبی اقای مورسو از این وظیفه بر می آید. در کل ارزش یک بار خوانده شدن دارد.
این کتاب ترجمه خوبی داره . اما در باب خود کتاب : آلبر کامو چند جا گفته بود که نیهیلیسم نیست ، اما شخصیت مورسو در این کتاب کاملا عکس صحبت های کامو رو نشان میده . درسته که بحث بین مورسو و کشیش به یک بحث اعتقادی تبدیل میشه ، اما به نظر من مورسو کل تفکرات و اعتقادات جامعه بشری رو با یکمنطق ساده به چالش میکشه. بدون هر گونه گزافه گویی بیهوده . پختگی این کتاب نسبت به طاعون کاملا مشهوده .
من تازه شروع کردم به خوندنش(با ترجمه جلال آل احمد) تا اینجا که خوب باهاش ارتباط گرفتم.بعد از شروع زیاد از ترجمه خوشم نیومد و به نظرم خیلی قدیمی اومد؛ اومدم نمونه اینو خوندم این ترجمه با زبان عامیانه و امروزی تره و راحتتر میشه خوندش.با این حال ترجمه آل احمد طوری نیست که مفهوم رو نرسونه فقط امروزی نیست
منو یاد برلین داخل فیلم خانه کاغذی(سرقت پول میندازه) شاید با درصد کاریزماتیک بیشتر . شخصیت داستان مورسو :فلسفه پوچ گرا و اگزیستانسیالیسم رو توصیف میکنه . اول داستان داره توصیف میکنه که اون یه انسانه با یه اختلال شخصیت و بعد از اون حوادث و جامعه قضاوتگر مورسو رو بی احساس و گناهکار تلقی میکنه . یه سری فیلم ها هم با این شخصیت ها وجود دارن گل شیطان تونل