این کتاب در پنج فصل سعی دارد هدف و راه رسیدن به آن را به زبانی ساده بیان کند تا مخاطب عزیز در درک مطالب آن با مشکلی مواجه نشود.
رویکرد این کتاب به زندگی کاملاً واقعبینانه است یعنی تمام سعی من بر این بوده که اینگونه باشد. این کتاب بهروشنی مخالف این نوع نگاه است که میگوید شما به هر آنچه بخواهید میرسید، اگر میتوانید چیزی را تصور کنید قطعاً میتوانید به آن دستیابید. از دیدگاه من اینگونه جملات فقط بار انگیزشی دارند اما بههیچعنوان با شواهد علمی و اصول روانشناسی سازگار نیست. دلخور هم نمیتوان بود چراکه این جملات را از زبان افراد غیرمتخصص زیاد شنیدهام؛ وگرنه کسی که کمی با سازوکار ژنها و مباحث ژنتیک و مقادیری هم روانشناسی علمی آشنا باشد بهوضوح میداند که انسان نمیتواند به هر آنچه که دوست دارد برسد. انسان امروز باید باور کند که هرکسی را بهر کاری ساختهاند و این میلی که میبینم این روزها در دلهای بعضی از جوانان روشن شده است برای تبدیلشدن به آنچه که فکر میکنند تنها نقطهی کامل بودن است بسیار آسیبزاست و جدای تبعات فردی میتواند تبعات اجتماعی هم داشته باشد.