

کتاب بهار ۷۱
نسخه الکترونیک کتاب بهار ۷۱ به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب بهار ۷۱
در گورستان پرلاشز پرچمهای سرخ آویزان است. در انتهای صحنه دولکلوز، خمیده، بدون کلاه و با کتی بلند، ایستاده است. پشت او تعدادی از اعضای کمون ایستادهاند ـ آنها نیز کلاه ندارند. دولکلوز (با صدایی غمگین و بسیار آرام.): سخنرانی طولانییی برایتان نمیکنم. آنها مصیبت عظیمی بر ما وارد کردند. باشد که عدالت برای خانوادهی قربانیان و این شهر بزرگ برقرار شود. شهری که بعد از پنج ماه محاصره حکومتش به او خیانت کرد و اکنون محاصرهی دوم بر او تحمیل شد، ولی هنوز آیندهی انسانیت در دستهایش است. برادرانم مثل قهرمانان نگذارید اشکهایتان جاری شود، برعکس قسم بخورید انتقامشان را بگیرید و راهشان را ادامه دهید.
نظرات کاربران درباره کتاب بهار ۷۱