کتاب «ماسکهای شیطانی: تالار مخفی ۳»، نوشته رابرت لارنس استاین، آر.ال.استاین، ( -۱۹۴۳) متولد شهر کلمبوس ایالت اوهایو است. او نویسندگی را از نه سالگی شروع کرد و اولین کتابی که نوشت «راه و رسم مسخرگی و خندان دیگران» نام داشت. استاین ادبیات ترسناک را از سال ۱۹۸۶ با كتاب «وعده ملاقات با يك غريبه» آغاز کرد.
او اولين مجموعه داستانهای ترسناكش را با نام «خيابان وحشت» در ۱۹۸۹ به چاپ رساند كه بلافاصله در لیست پرفروشترینها قرار گرفت.
در۱۹۹۲ مجموعه «ترسولرز»، Goosebumps را پايه گذاشت و پس ازآن مجموعه پرطرفدار «اتاق وحشت» را ارائه داد.
همچنین استاین توانست سه سال متوالی عنوان پرفروشترین نویسنده آمریکا را کسب کند و نامش در کتاب «رکوردهای گینس» نیز ثبت شود.
داستان «ماسکهای شیطانی» این گونه آغاز میشود:
«به تالار مخفی خوش آمدید
این تالار همیشه برای یک فریاد دیگر جا دارد.
سلام. بیا تو. میبینم که قصر قدیمی مرا اینجا، تو مرموزترین و مخفیترین قسمت پارک وحشت پیدا کردی.
به آن خفاشها و جیرجیرشان توجه نکن. این کارِ همیشهشان است، هروقت چشمشان به یک تازهوارد میافتد، هیجانزده میشوند. فکر میکنند شاید وقت شام شده باشد.
اینقدر نترس، این خفاشها کاری بهت ندارند. عقربها نمیگذارند جلو بیایند.
کنار آن میزی که شکل تابوت است، بنشین. جای دنجی است، نه؟
نه، من نمیدانم کی توی آن تابوت دفن شده، فقط امیدوارم مرده باشد!
هاهاها.
تالار مخفی مخصوص مهمانهای خیلی استثنایی است. مخصوص بچههایی که قصههایی برای گفتن دارند. بچههای وحشتزده راه اینجا را پیدا میکنند، بچههای جنزده. دلشان میخواهد قصهشان را برای من تعریف کنند. آخر من شنونده هستم؛ قصهبانم، حافظ قصهها.
امروز یک مهمان داریم. همان دختری که یکبند یک دسته از موهایش را دور انگشتش میپیچد و باز میکند. بله، به نظر عصبی میآید.
اسمش مونیکا اندرسن است. دوازده سالش است.
آن ماسک هالووین را روی زانویش میبینی؟».