«از مدرسه بدم میآید»، نوشته جین ویلیس ( -۱۹۵۹) نویسنده انگلیسی کتابهای کودکان است.
این کتاب را مهشید مجتهدزاده به فارسی ترجمه کرده و مخاطبان آن را گروه سنی اوایل دبستان تشکیل میدهند.
داستانِ «از مدرسه بدم میآید»، ماجراهای دختربچهای به نام «آنر براون» را روایت میکند که مثل هر بچه دیگری به مدرسه میرود، اما او معلمی عجیبوغریب دارد! فکر کنید معلم شما یک وزغ بود، آیا دوست داشتید هر روز صبح به مدرسه بروید؟!
جین ویلیس با زبانی ساده و روان کودک شما را با داستانی تخیلی و زیبا سرگرم میکند.
در بخشی از کتاب «از مدرسه بدم میآید»، میخوانیم:
«روزی روزگاری، دختربچهی قشنگی بود به اسم آنر براون که دوست نداشت به مدرسه برود. او همیشه آرزو میکرد که کاش مدرسهشان آتش بگیرد. وقتی دلیلش را از او پرسیدم، صورت کوچکش سرخ شد و کلاه مدرسهاش را پرت کرد روی زمین و گفت:«برای اینکه معلممان یک وزغ گنده است که روی تنش یک عالمه زگیل دارد!
کلاسمان هم توی یک گودال است! آشپز مدرسهمان هم به جای ناهار کرم و فضلهی خرگوش و زغال به ما میدهد!
من تمام حرفهایش را باور کردم، آخر چرا باید آنر دروغ بگوید؟ و روی پلهها به مادرش آویزان شود و پاهایش را بکوبد زمین و گریه کند؟
از او پرسیدم: «درسها جالب و سرگرمکننده نیست؟
مگر خواندن یادتان نمیدهند؟»
گفت: «وای نه، به ما خواندن یاد نمیدهند. آنها آنقدر کتکمان میزنند که بدنمان خون میآید! آنها ما را از پنجره پرت میکنند بیرون و مجبورمان میکنند روی خردهشیشهها راه برویم. اگر توی کلاس حرف بزنیم، آنها سرمان را میبرند!».
این کتاب مصور توسط «تونی راس» تصویرگری شده است.