حادثهای در سال ۶۱ هجری قمری و در سرزمینی بهنام کربلا رخ داد، که بیاغراق یکی از نادرترین رویدادهای بشری را میتوان به آن نسبت داد. در این حادثه، مردی فقط به جرم آنکه میخواهد آزاد زندگی کند و از فردیت و حقوق طبیعی و الهی خویش سود جوید، در کنار همۀ اعضای خانوادۀ خود و به همراه فرزندان و یاران باایمانش، به بیرحمانهترین صورت محکوم و سپس در یک نبرد ناعادلانه با قساوتی بسیار کمنظیر قربانی میشود. این مرد حسین بن علی، نوۀ پیامبر و فرزند علی(ع) است. پدرش همان شخصیت ظلمستیز، عدالتطلب و همان دردمند اخلاقجو است. مردی که از دین، معنویت و روشنایی میجست و میزان دینیشدن آدمیان را در معرفت و مروّت جستوجو میکرد. از حرّیت و مقام انسان دم میزد و سرافرازانه همگان را ترغیب مینمود تا بهجز خداوند دربرابر هیچکس سر نیاز و درماندگی فرود نیاورند. کسی که فرزانۀ زمان خود بود و مکرّر تأکید میکرد که برتر از حق نیست.از تعریف و تمجید خویش بیزاری میجست و از روی فروتنی مینالید که چنان مرا ستایش نکنید که شنیدن سخن حق و نقد دیگران بر من گران آید. او خودخواهی و خودرأیی را سبب فساد و انحطاط میدانست.