کتاب «فیندوس به شکار روباه میرود» نوشته سون نوردکوئیست ( -۱۹۴۶) نویسنده و تصویرگر سوئدی است.
مجموعه «ماجراهای فیندوس» یکی از مجموعههای محبوب اوست که توسط خودش تصویرگری شده است.
این مجموعه را «زهرا قلعهنویی» به فارسی برگردانده و گروه سنی مخاطبان آن سالهای اول دبستان است.
دراین قسمت از ماجراهای فیندوس رد پای یک روباه در مزرعه پیدا میشود و این زنگ خطری برای مرغها و خروسهای پتسون است، برای همین فیندوس تصمیم میگیرد روباه را شکار کند.
داستان «فیندوس به شکار روباه میرود» اینگونه آغاز میشود:
«پتسون با گربهاش فیندوس در مزرعهی کوچکی زندگی میکردند. چند مرغ در مرغدانی و کلی هیزم در انبار داشتند. هر چیز ديگری هم که نیاز داشتند، در انبار ابزار بود. اغلب مهمان نداشتند و پتسون هم همین را دوست داشت.
روزی همسایهشان گوستاوسون، با تفنگی بر روی شانه و سگش که جلوتر از خودش میرفت، از راه رسید. چهرهاش خشمگین بود.
گفت: «سلام پتسون. يه روباه بهت سر نزده؟»
پتسون گفت: «نه، من که متوجه نشدم.»
گوستاوسون با غرولند گفت: «اگه اومده بود متوجه میشدی. ديشب يکی از مرغهای من را دزديده، اما ديگه نمیتونه اين کار را بکنه. دفعهی بعد که ببینمش با تیر میزنمش. تو هم بايد تفنگت را در بیاری پتسون. ممکنه امشب وقتی ببینه در لانهی مرغها قفل شده، بیاد اينجا!» و با اخم و تَخم رفت».