راه گریزی از سرنوشت نیست. زندگی آدما یک طور شروع می شود و به گونه ای دیگر پایان می پذیرد، تولد و مرگ. در این میان این آدمها هستند که باید بفهمند و یاد بگیرند که چطور از گذرگاه ها عبور کنند و در طول مسیر از وزش باد ها نلرزند. سایه ها را کنار بزنند و از پستی و بلندی های دوران بگذرند تا به مراد و مقصود خود برسند. آدمها در طول مسیر، از تنوع حرکت و انتخاب راه های مناسب برای رسیدن به هدفشان برخوردار خواهند بود. راستی باید چگونه زندگی کرد و چگونه با مشکلات و معضلات دست و پنجه نرم کرد و سرافرازانه و با افتخار از گذر زمان رد شد؟ آیا شکست ها و ناکامی های موجود، در طول مسیر زندگی انسان را از پای در می آورد یا انسان با پشتوانه به نیروی تفکر، و اندیشه نا ملایمات را از سر راه بر میدارد تا به سر منزل مقصود برسد. شیوا با تفکر فهیم خود، مسیر زندگی پروانه را تحت تاثیر قرار می دهد. پروانه هدفی مقدس دارد و برای رسیدن به خواسته اش راه پر فراز و نشیب را می پیماید. همه تلاش آنها اعتماد و اعتقاد به مهرورزی و هنر چگونه زیستن است.