من یک روایتگرم. داستانی را که برای شما روایت کردهام برای خودم آنقدر زنده، جاندار و واقعی بود که نمیتوانستم از تعریف کردنش بگذرم. گویی پچ پچههایی ذهنی در مرزی از رویا و خیال همه ماجرا را تعریف میکرد. داستان شیطانی اصیل، بینهایت مخوف و خونخوار. من نوشتم تا همه بدانند شیگانهوس، این سفاکترین موجود عالم هستی چه بود و چه کرد!
و تو که میخوانی تا او را بشناسی بدان که اینجا فقط آغاز راه است. شیگانهوس نیامده که به آسانی دوباره فراموش شود او کل جهان را میخواهد تمام و کمال. پس بمان تا بدانی جهان زیر سلطه این جلادترین شیطان تاریخ چه دید، چه کشید و چه از سرش گذشت.
گویی این کتاب صرفا یک مقدمه کوتاه است بر مصیبتی که روزگارانی بسیار بسیار دور بر زمین و مردمانش گذشته است. آغاز یک داستان بسیار بزرگ که شروعش اینجاست، در دستان شیگانهوس، نوه همان مطرود نخستین، ابلیس.
و باز هم برایتان روایت خواهم کرد از این قصه طولانی و پر رمز و راز...