دومین مطلب از اولین شماره هفتهنامه «جشن هنر فوتبال» -نسخه انحصاری فیدیبو- با مطلبی از بهاالدین مرشدی پیش روی شماست.
این هفتهنامه که به شیوهای نوین و انحصاراً در فیدیبو تهیه شده، امکان دانلود جداگانه و رایگان را برای هر کاربر فراهم میکند. کاربران میتوانند مطالب موردعلاقه خود را پس از دریافت در کتابخانه مشاهده کنند. همچنین در پایان هر هفته تمامی مطالب به اضافه چند یادداشت دیگر از نویسندههای شناخته شده و موردعلاقه شما به صورت یکجا عرضه خواهد شد.
یادداشت بهاالدین مرشدی با این سطرها شروع میشود:
«داییام از همان اولش آدم متمولی بود. با اینکه من و داییام تنها چهار سال اختلاف سنی داشتیم ولی او همیشه متمول بود و من هم همیشه میراثدار او بودم. هر چیزی که بعد از مدتی لازم نداشت به من میرسید. مثل دوچرخه. اما هیچوقت تیلههایش به من نرسید. طبیعی هم بود که نخواهد زیاد به من توجه کند چون چهار سال بزرگتر بود اما من همیشه به او توجه میکردم. مثلا توجه میکردم که او ادکلن Best به خودش میزند و من هم باید همین ادکلن را به خودم بزنم. یا بعدتر که ادکلنش را عوض کرد و من هم عوض کردم با اینکه از بوی عطر و ادکلن متنفرم. در همین نمونه مثالی هم باید بگویم که داییام یک مدتی دچار سردردهای شدید شد و من هم که پیرو او بودم دچار همان سردردها شدم...»