کتاب «ملیگرایی» نوشته رابیندرانات تاگور (۱۹۴۱-۱۸۶۱)، شاعر، فیلسوف و موسیقیدان، بلند آوازه هندی است.
تاگور برای بیان اندیشههایش از قالبی رمانتیسم در اشعارش استفاده میکرد، اشعاری که وامدار فرهنگ، دانش و سرودهای جاویدان هند باستان بود.
در این کتاب تاگور، به مسأله جهانی شدن و بحث پیرامون درهم تنیده شدن سطوح مختلف زندگی که از جدی ترین موارد مطرح در حوزۀ جهانی است، میپردازد.
بسیاری از متفکرین با توجه به طرز دید و نحوۀ برداشتشان در توجیه و تعریف از این مقولهی فراگیر با یکدیگر در اختلافند و همواره سعی در رسیدن به تعریف و شرح روشنی از آن دارند. با توجه به اهمیت دست یافتن به مفهوم ملت و روش های رسیدن به هنجارهای "ملی گرایی" و رابطۀ "دولت- ملت "در همه جوامع ، تلاش نویسنده برای دستیابی به این مفهوم خواندنی خواهد بود.
در بخش اول کتاب «ملیگرایی» میخوانیم:
« ناسیونالیزم در ژاپن
اسیر افسردگی شدن، بدترین نوع اسارت است که آدمی را ناامیدانه در زنجیرهای بیاعتقادی به قدرت خویش گرفتار میکند. بارها با آوردن دلیل و برهان بیان کردهایم، که ملت آسیا در گذشته زندگی میکند، درست همچون مقبرهای باشکوه که در تلاش جاویدان نشان دادن مرگ تمام جلا و عظمتش را به نمایش میگذارد.
در مورد کشورهای قاره آسیا گفته میشود که هیچگاه نمیتوانند، مسیر تعالی و پیشرفت را طی کنند ازاینرو بهناچار نگاهشان معطوف به پشت سرشان است. ما آسیاییها نیز این اتهام را پذیرفتهایم و حتی بهتدریج به آن معتقد شدهایم.
در هندوستان جمع تحصیلکرده عظیمی را میشناسم که از احساس حقارت بر خواسته از این اتهام خسته شدهاند. بنابراین با بهرهگیری از تمام منابع خودفریبی تلاش کردهاند، تا آن اتهام را به خودستایی و سربلندی تبدیل کنند».