ما نمیتوانیم و نمیباید راه غرب را برویم. خوانشِ فیلسوفان بزرگ نمیتواند با چنین هدفی صورت گیرد. زیرا اساس فلسفه، دست برداشتنِ از تقلید است. غرب مجموعهای از نقاط مثبت و منفی است که نتیجۀ تفحصات و دردهای خود آنان است. ولی میتوانیم و میباید غرب را بشناسیم و بیشتر از آن خود را. اما بیتردید خودشناسی بدون دیگرشناسی ممکن نیست. دستکم باید خ ود را از دیگری تمییز داد، مخصوصاً آن دیگریای که ابهتِ خویش را از ما گرفته است ولی ما را در ناباوریای نسبت به گذشتهمان رها ساخته است. طرح و پیگیری روشمندانه و روشنِ این دغدغهها، کار این پژوهش است. به آن امید که «روشناندیشی» بتواند زوایای روشنی را برای ما بگشاید.