
کتاب بیرون ذهن من
نسخه الکترونیک کتاب بیرون ذهن من به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
درباره کتاب بیرون ذهن من
من در محاصرهی هزاران کلمهام. شاید هم میلیونها. کلیسای جامع. مایونز. انار. میسیسیپی. نئوپولیتن. کرگدن. ابریشمی. ترسناک. رنگینکمان. غلغلک. عطسه. آرزو. نگرانی. کلمات همیشه مثل دانههای برف دورم چرخیدهاند؛ ظریف و متفاوت از هم، و بدون اینکه بتوانم لمسشان کنم کف دستم آب شدهاند. جایی در درونم، کلمهها روی هم جمع میشوند و یک تودهی بزرگ میسازند. قُلههایی از عبارتها و جملهها و کلمات ربطی. حاضرجوابیها. جوکها. آوازهای عاشقانه. از همان بچگی، یعنی سهچهار ماهگیام، کلمات برایم مانند هدیههایی مایع و شیرین بودند و من آنها را مثل لیموناد سر میکشیدم. مزهمزه میکردم. آنها به فکرها و حسهای درهم و برهم من نظم میبخشیدند. وقتی پدر و مادرم حرف میزدند انگار پتوی گرمی دورم پیچیده میشد. آنها حرف میزدند و از زمین و زمان میگفتند. کلمهها و ترکیبهای تازه به کار میبردند. بابا برایم آواز میخواند. مامان قدرتش را توی گوشم نجوا میکرد. هر کلمهای را که میگفتند یا در مورد من به کار میبردند، جذب میکردم و به خاطر میسپردم. تمامشان را.
نظرات کاربران درباره کتاب بیرون ذهن من