پرورش کودکان، وظیفهای تمامنشدنی است. آنها از هنگام تولد نمیدانند درست یا خطا کدام است. با گذشت سالها، ما امید داریم بتوانیم آنها را افرادی مسئولیتپذیر و محترم بار بیاوریم.
برای آنکه بتوانیم این ارزشها و معیارها را در آنها بپروریم، باید بپذیریم که کودکان در مسیر رشد خویش با هنجارهای بسیاری مواجه میشوند.کودکان خردسال باور دارند که: «هر چیزی که من میخواهم، درست است.» بااینحال آنها میتوانند برای خشنود کردن بزرگسالان و اجتناب از تنبیه شدن، کار درست را انجام بدهند. کودکان در سالهای اول مدرسه از خودشان میپرسند: «این کار چه نفعی برای من دارد؟» در این سن آنها منفعتاندیش میشوند و به نظرشان این روش منصفانه است. در سالهای پایانی دبستان، کودکان رفتارشان را با هنجارهای اجتماع تطبیق میدهند. نوجوانان در سالهای دبیرستان، حس احترام به خویشتن را با درک این موضوع که روابط اجتماعی باید به طریقی پایدار بماند، با هم درمیآمیزند. در نهایت، هدف والدین این است که کودکان انسانهایی بالغ شوند و بتوانند در چارچوب اخلاق و هنجار جامعه، درست و غلط ِ موقعیتهای مختلف را تشخیص دهند و تصمیمهای درست بگیرند.
با اینکه ما نمیتوانیم تعیین کنیم فرزندمان چه زمانی و چگونه وارد سطوح مختلف «شناخت هنجارها» شود، اما میتوانیم آنها را در مسیر درست هدایت کنیم.