«رک و راست بگویم که این، دفتر وقایعنگاری است نه یک دفتر خاطرات. میدانم که روی جلدش چیز دیگری نوشتهشده. ولی وقتی مامانم رفت تا این دفتر را برایم بخرد مخصوصاً به او گفتم دفتری بخرد که رویش نوشتهنشده باشد «دفتر خاطرات». عالی است! کافی بود که یکی از این احمقها من را با این دفترچه ببیند و فکر بدی نکند. نکته دیگر این است که همۀ اینها فکر مامانم بود نه من؛ ولی اگر مامانم فکر میکند که در این دفتر دربارۀ احساساتم یا از این قبیل چیزها مینویسم پاک اشتباه کرده. پس شما هم انتظار نداشته باشید که بنویسم امروز اینطور شده یا آنطور شد.» گرگ هفلی شخصیت اصلی مجموعه داستانهای دفتر خاطرات بچه لاغر مردنی در همین چند خط داستان این مجموعه را گفته است. دفتر خاطرات بچه لاغر مردنی را جف کینی نویسندهی آمریکایی نوشته است و یک دوست باحال و بامزه به بچههای سراسر دنیا داده است.
خاطرات یک بچه لاغر مردنی خاطرات گریگوری هفلی است که جف کنی آن را از زبان این پسربچهی دبستانی نوشته است و با تصویرسازیهای جذاب و بامزه آن را برای مخاطب کامل کرده است. حتی میتوانید در بخشهایی از کتابهای این مجموعه دست خط گرگ را ببیند. داستان با لحنی روان و ساده نوشتهشده است و هیجان زیادی هم ندارد. تنها داستانهای روزمرهی پسربچهای است که مسائلی که به نظر بزرگترها بسیار بیاهمیت است مسائل حیاتی زندگیاش هستند. شخصیت گرگ هفلی سال 2004 خلق شد و اولین کتاب این مجموعه سال 2007 در امریکا منتشر شد. این کتاب پس از انتشار 117 هفته در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار داشت. پس از آن در طی سه سال چهار جلد دیگر این کتاب منتشر شد و الان که این متن نوشته میشود پانزدهمین جلد آنهم در بازار کتاب ایران موجود است. این کتاب آنقدر موردتوجه قرار گرفت که از روی آن فیلمی در سال 2010 ساخته شد. «تور فرویدنتال» کارگردان آلمانی این اثر را کارگردانی کرده و زاخاری گوردون نقش ول آن را بازی کرده است. از روی بقیهی جلدهای این مجموعه هم بعدها فیلمهایی ساخته شد.
این کتاب برندهی جایزهی کتاب «بلو پیتر» در سال 2012 شده است.
جلد اول خاطرات بچه لاغر مردنی جایی است که مخاطب با گرگ هفلی آشنا میشود. در ادامه او اعضای خانوادهاش را معرفی میکند. پدر و مادرش و دو برادرش رودریک و مانی. رودریک برادر بزرگتر گرگ است که حسابی او را اذیت میکند و کارش ترساندن و آزار دادن و چغلی کردن دربارهی گرگ است. اما مانی کوچکترین بچهی خانواده است که جای گرگ را بهعنوان تهتغاری خانواده اشغال کرده و او به همین دلیل از دستش حسابی کفری است. همچنین ما با دوست صمیمی گرگ، راولی جفرسون آشنا میشویم که همراه او در بیشتر خرابکار ریهایش است.
در ادامه گرگ هفلی دربارهی اینکه پدرش نمیگذارد او تمام روز را با کامپیوتر بازی کند و حتی او را مجبور کرده از خانه بیرون برود و کمی هم ورزش کند از دستش شاکی است. او در ادامه ماجرای هالوین و عادتهای بد پدرش در این مراسم را بیان کرده است. سپس کلی ماجرا دربارهی مدرسه گفتهشده و کمکم شخصیت گرگ در ذهن مخاطب شکل میگیرد. طراحیهای عجیبوغریب و خندهدار گرگ برای رسیدن به خواستههایش، تنبلی و بیحوصلگی ذاتی شخصیتش و یک خرابکار درستوحسابی بودن چیزهایی است که داستانهای بامزهی این کتاب را شکل داده است.
پنجشنبه
امشب مامان آمد به اتاقم. توی دستش یک آگهی بود که بهمحض دیدنش فهمیدم چیه.
در آگهی نوشتهشده بود که مدرسه برای نمایشنامهنویسی آزمون برگزار میکند. وای! باید بهمحض دیدن آگهی روی میز آشپزخانه، میانداختمش بیرون
گفتم که نمیخواهیم در این آزمون شرکت کنم. نمایشهای مدرسه همیشه موزیکال هستند و همین مانده که جلوی تمام مدرسه آواز بخوانم.
ولی هرچه بیشتر اصرار و التماس کردم مامان بیشتر مصمم شد که حتماً در آزمون شرکت کنم.
مامان گفت تنها راهی که میتوانم انسان کاملی شوم این است که کارهای مختلف را انجام بدهم.
بابا آمد تا ببیند چه خبر شده است. به بابا گفتم مامان میخواهد من برای نمایش مدرسه ثبتنام کنم و اگر برای تمرین نمایش بروم برنامهی تمرین وزنهبرداریام به هم میخورد.
میدانستم این حرف باعث میشود بابا طرف من را بگیرد. بابا و مامان چنددقیقهای باهم جروبحث کردند ولی بابا جلو مامان کم آورد و این یعنی از فردا باید تمرین نمایش را شروع کنم.
جمعه
نمایشی که امسال اجرا میکنند «جادوگر شهر اوز» است. بچههای زیادی با لباس نمایش آمده بودند. من حتی فیلمش را هم ندیده بودم. مثل این بود که نمایش عجیبوغریبی میدیدی.
خانم نلسون، رهبر گروه موسیقی به همه گفت که آهنگ «کشور من» را بخوانند تا آواز خواندنشان را بشنود. من آواز مقدماتی را با پسرهای دیگر گروه که آنها هم به زور مامانهایشان آمده بودند، خواندم. سعی کردم تا جایی که میشد آهسته بخوانم؛ ولی البته بههرحال انگشت روی من گذاشته شد.
چه سوپرانو محشری
نمیدانستم سوپرانو چیست؛ ولی دخترها کرکر خندیدند. فهمیدم که چیز خوبی نیست.
تمرین تمامی نداشت. نوبت به نقش دوروتی رسیده بود که به نظرم شخصیت اصلی نمایش بود و کسی جز پتی فارل این نقش را بازی نمیکرد.
به نقش جادوگر فکر میکردم. شنیده بودم در نمایش جادوگر چه بلاهایی سر دوروتی میآورد.
ولی بعد کسی به من گفت: «هم جادوگر خوب هست و هم جادوگر بد» و از خوششانسیام آخر سر نقش جادوگر خوب نصیب من شد.
جف کینی نویسنده و کاریکاتوریست آمریکایی است. او سال 1971 در مریلند به دنیا آمد و کودکی و نوجوانیش را در این شهر گذراند. او همچنینی از دانشگاه مریلند فارغالتحصیل شده است.
علت شهرت او مجموعهی «دفتر خاطرات بچه لاغر مردنی» است. او که از نوجوانی به کاریکاتور علاقه داشته یک شخصیت کمدی بامزه طراحی کرد که خصوصیات عجیبوغریبی دارد و این شخصیت حالا پس از انتشار 15 جلد از داستانهایش به بخشی از زندگی جف کینی تبدیل شده است. او دربارهی شخصیت گرگ گفته است: «وقتی دبیرستان بودم، کمیک استریپی طراحی کردم که نام شخصیتش ایگدوف بود. مطمئن بودم بعد از مدرسه کارتونیست میشوم؛ اما وارد شدن به دنیای کارتونیستها خیلی دشوار است و من پس از درخواستهایم به روزنامههای مختلف نامهی رد پشت نامه رد دریافت میکردم! بعد تصمیم گرفتم متن و کارتون را با هم تلفیق کنم و حاصلش همین کتابهاست. درواقع من خودم را بیشتر کارتونیست میدانم تا نویسنده»
خانم کینی وبسایتی به نام «پاپتروپیکا» هم طراحی کرده است که دربارهی بازیهای ویدئویی است. این وبسایت از سال 2007 فعال است و گرگ هفلی هم در بعضی بازیهای آن نقش دارد.
این مجموعه یکی از مجموعههای شاخص کتاب کودک و نوجوان است که در ایران هم ناشران مختلفی این مجموعه را ترجمه و منتشر کردهاند. انتشارات ایران بان این مجموعه را تحت عنوان «خاطرات یک بیعرضه» روانهی بازار کتاب ایران کرده است. انتشارات حوض نقره هم این مجموعه را تحت عنوان «خاطرات یک بچه چلمن» منتشر کرده است. انتشارات جیحون هم دست به انتشار این مجموعه زده است. همچنین انتشارات پیدایش این مجموعه را با عنوان «دفتر خاطرات بچه لاغر مردنی» چاپ کرده است که جلد اول آن را نسرین مهاجرانی به فارسی برگردانده است.
دفتر خاطرات بچهی لاغر مردنی مجموعهای جذاب و فوقالعاده برای علاقهمند کردن تمام بچه ها به کتاب خواندن است. این کتاب برای تمام بزرگترهایی که دلشان میخواهد بدانند احتمالاً در سر بچهها چه میگذرد هم کتاب مناسبی است. هرکسی هم که دلش برای دوران مدرسه و کودکیاش تنگشده میتواند کتاب خوبی باشد. کتابی بامزه و با صفحات کم و متنهای کم در هر صفحه که میتواند اتفاق خوبی برای آدمی که حوصلهاش سر رفته باشد. این مجموعه کتاب همچنین میتواند هدیهی خوبی هم برای بچهها باشد.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب خاطرات بچه لاغر مردنی اثر جف کینی با ترجمهی نسرین مهاجرانی است. خرید و دانلود کتاب الکترونیکی این اثر در همین صفحه ممکن است.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 8.۱۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 220 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۲۰:۰۰ |
نویسنده | جف کینی |
مترجم | نسرین مهاجرانی |
ناشر | انتشارات پیدایش |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Diary of a wimpy kid: Grey Heffley's journal |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۴/۲۶ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 110,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من کتاب رو هدیه دادم و در هدیه دادنش به مشکل خوردم. فکر میکنم اپلیکیشنتون یه مشکل داره و اون اینکه اگر هدیه دهنده گزینه دریافت هدیه رو بزنه کتاب به کتابخونه ی خودش اضافه میشه و هدیه عملا ازبین میره ! لطفن رسیدگی کنید.
خیلی عالی است . حتما بخرید!!!
تمام این مجمومعه ۱۵ جلد خوب نیست معرکه است تشکر بسیار زیاد از بهنرین نویسنده ای که کتابش را مطالعه کردم این بهترین کتاب است و هر ۱۵ جلدش منحصر به فرد است خلاصه سرتون را درد نیارم معرکه بود
من تا جلد ۱۰ خوندم پیشنهاد می کنم کامل همشو بخونید. بنظرم این کتاب بهترین کتاب دنیا هست که منی که کتاب خون نیستم رو کتاب خون کرده❤
ببخشید این کتاب عالی است من این کتاب را شب ها می خوانم من بخواتر اینکه پولی هست عصبانی شدم همین الان هم عصبانی هستم بخواتر اینکع پولی هست
کتاب خیلی خوبی است ومن تا فصل شش را خوانده ام واز مترجم ونویسنده تشکر میکنم این کتاب را به کسی که نظر مرا می خواند پیشنهاد میکنم
باید بگم کتاب واقعا عالی بود و قطعا میتونه خنده رد به لبای همه خواننده هاش بیاره به نظرم بخرید چون اصلا ضرر نمی کنید❤?
واسه زمانی که حال نداری رمان درست و حسابی بخونی خیلی خوبه. خودم معمولا این مجموعه رو کم میخونم ولی قشنگه بخونید به نظرم.
آیا این کتاب واقعا باید در دسته کتابهای برگزیده ادبی قرار بگیرد؟
برای پسر همسن من انگار از رو زندگیش نوشتن خیلی عالیه