کتاب فلسفه ی زندگی موفق نشر ذهن‌آویز

برای موفق شدن هیچ فرمول و نسخه‌ی جامع و کاملی وجود ندارد. هر کس به شیوه‌ی خاص و منحصربه‌فرد خودش مسیر موفقیت را طی می‌کند. البته شکی نیست که استفاده از تاکتیک‌ها و تکنیک‌ها هم می‌تواند نقش زیادی در موفقیت داشته باشد. کتاب «فلسفه‌ی زندگی موفق» اثری از نویسنده‌ی بزرگ و محبوب آمریکایی، «جیم ران»، است. این کتاب با ترجمه‌ی «امیر رضا هاشمی» و «توحید فریدونی» در سال 96 منتشر شده است.

درباره کتاب فلسفه زندگی موفق

جیم ران در این کتاب سعی دارد با کمک خردِ باستانی، پایه‌های اصلی موفقیت را بیان کند. از دید این نویسنده، اصلی‌ترین عامل در موفقیت، داشتن بینش و فلسفه‌ی شخصیِ درست است. او این کتاب را در 7 فصل نوشته و اصول موفقیت را به زبانی ساده و ملموس توضیح داده است. یکی از ویژگی‌های مهم این کتاب استفاده از خاطرات و تجربیات شخصی نویسنده یا اتفاقات واقعی است که برای افراد مختلف رخ داده است. استفاده از این نمونه‌ها و مثال‌ها درک مطالب کتاب را به مراتب آسان‌تر می‌کند و آن را از فضای خشک و خسته‌کننده‌ی کتاب‌های مشابه دور می‌کند.

جیم ران در این کتاب یادآوری می‌کند که زمان از پول ارزشمندتر است. او معتقد است همیشه می‌توان پول و ثروت بیشتری کسب کرد، اما نمی‌توان زمان بیشتری به دست آورد. و این به این معناست که شما باید همیشه وقت و زمان خود را با هوشیاری و خردمندانه سپری کنید و بهترین و بالاتری ارزشی را که می‌توانید، در قِبال زمان و وقت‌تان به دست آورید.

هنگامی که زمانی را به یادگیری و آموختن اختصاص می‌دهید، مثل همین حالا که دارید این کتاب را می‌خوانید، در واقع در حال سرمایه‌گذاری روی خودتان و آینده‌تان هستید. در همین زمان است که می‌توانید به ایده‌های نابی برای داشتن یک زندگی متفاوت و موفق برسید. یک ایده‌ی خوب می‌تواند در زمینه‌های مختلف مانند سلامت، درآمد و ارتباطات، آینده‌ی شما را متحول کند.

ران معتقد است که در برخورد با مشکلات بهتر است به جای این که آرزو کنیم مشکلاتمان کوچک شود، خودمان را بزرگ و قوی کنیم؛ آن‌وقت می‌توانیم هر مساله و چالشی را بپذیریم و با قدرت بیشتری با آن مقابله کنیم. با این حال یادآوری می‌کند که قوی بودن به معنای خشن بودن نیست. انسان می‌تواند رئوف و مهربان باشد اما قدرت بالایی داشته باشد. او خط قرمز باریکی میان مفاهیم مختلف اخلاقی می‌بیند: مهربان و ضعیف، شجاع و گردن‌کلفت، اندیشمند و تنبل، فروتن و ترسو، مغرور و متکبر، همه صفاتی هستند که با کوچک‌ترین لغزشی جابه‌جا می‌شوند و انسان را به خود دچار می‌کنند.

او در این کتاب هم مانند سایر آثارش تاکید زیادی روی انضباط دارد. درواقع رمز موفقیتش را همیشه در نظم و انضباط می‌داند. او معتقد است که از طریق نظم دادن به امور زندگی و برنامه‌ریزی می‌توان به اهداف بزرگ و ارزشمندی دست پیدا کرد. او انضباط را پلی بین هدف و پیشرفت می‌داند. ران حتی تعریف جالب و متفاوتی از موفقیت دارد: «موفقیت چیزی نیست جز چند کار مرتب و مداوم که روزانه تمرین می‌شود». او میان تلاش، موفقیت و شادی ارتباطی پایدار می‌بیند. از دید ران تلاش برای موفقیت می‌تواند مسیری نه پر از مشقت و سختی، که پر از شادی و سرزندگی باشد. و در این میان انگیزه است که مثل نیرویی محرکه فرد را به جلو می‌راند و به تلاش‌هایش معنا می‌دهد.

درباره‌ جیم ران، نویسنده‌ی کتاب فلسفه‌ی زندگی موفق

پدر فلسفه‌ی تجارت، «جیم ران»، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی است. افراد زیادی در دنیای خودپروری و روان‌شناسی توانسته‌اند با استفاده از آموزه‌های این مرد بزرگ، به چهره‌های موفق و سرشناس تبدیل شوند. «آنتونی رابینز»، «برایان تریسی»، «دارن هاردی» و «جک کنفیلد» کسانی هستند که از دل تفکرات و مکتب ران ظهور کرده‌اند و به دنیا معرفی شده‌اند.

جیم ران با نگاه تیزبین و باهوش خود می‌دید که مردم همه در پی یک چیز هستند: راه صد ساله را یک شبه رفتن. جیم جادوگری نبود که بتواند یک شبه، همه را میلیونر کند. اما تصمیم گرفت آموزه‌ها و تجربیاتش را در اختیار دیگران بگذارد. سفرهای جیم آغاز شد و خیلی زودتر از آن چه خودش فکر می‌کرد، حالا هزاران نفر در تمام دنیا منتظر سخنرانی‌ها و راهکارهای این تاجر بزرگ بودند. تاجایی که ران توانست در سال 1985 برنده‌ی جایزه‌ی انجمن سخن‌رانان ملی آمریکا شود.

ران صرفا روی آموزش جوانان و بزرگ‌سالان تاکید نداشت. برای او کودکان و نوجوانان همان مردان و زنان کوچکی بودند که می‌توانستند در آینده‌ای نزدیک، دنیا را با حرف‌ها و دستاوردهای خود متحول کنند. او آنقدر به نسل جوان اعتقاد داشت که در سال 2003 از سوی موزه‌ی رادیو و تلویزیون پیوک به عنوان عضو افتخاری برای کودکان و جوانان جلسات آموزشی برگزار می‌کرد.

آموزه‌ها و افکار این نویسنده‌ی بزرگ هنوز هم روی خیلی از افراد دنیا تاثیرگذار است. جیم ران، در سال 2009 پس از 1 سال و نیم مبارزه با بیماری فیبروز ریه، در سن 79 سالگی درگذشت.

در بخشی از کتاب فلسفه زندگی موفق می‌خوانیم

یکی از گفته‌های معروف جان اف کندی چنین بود: «نپرسید که کشور شما برای‌تان چه می‌تواند بکند. بلکه شما چه کاری می‌توانید برای کشورتان انجام دهید». اين عبارت چکیده‌ی آن چیزی‌هایی است که یک نفر برای رسیدن به شکوه و استقلال مالی باید انجام دهد.

تفکر درباره‌ی این که شما برای افراد خانواده، محله، استان، کشور و جهان چه می‌توانید بکنید، راز دست‌یابی به ثروت است. به این جمله‌ی زیگ زیگلر توجه کنید. من زیگ را تقریبا 50 سال است که می‌شناسم و اساس و پایه‌ی همه‌ی گفته‌های‌اش یک چیز است: «اگر شما به تعداد کافی از مردم کمک کنید تا به خواسته‌های‌شان برسند، شما هم به هر چیزی که بخواهید می‌رسید».

حال شاید گمان کنید این خیلی ساده‌تر از آن به نظر می‌رسد که درست باشد، اما این مطلب کاملا دقیق و درست است. این فلسفه‌ای بزرگ است و قلب سیستم تحول زندگی شما محسوب می‌شود. روی خودتان سرمایه گذاری کنید، روی خودآموزی‌تان سرمایه‌گذاری کنید، سپس دانشِ متناسب را فرا بگیرید و از آن برای کمک به دیگران به منظور رسیدن به خواسته‌ها و نیازهای‌شان استفاده کنید. در همین فرآیند هست که شما نیز قدرت و استقلال مالی را به چنگ خواهید آورد.