ویلیام جیمز یکی از پیشتازان روانشناسی مدرن:
«بزرگترین اکتشاف این دو قرن اخیر، کشف قدرت شگفتانگیز ضمیر ناخودآگاه بوده است که بشر را از وجود این پدیده خارقالعاده آگاه ساخته است که چگونه با بهرهگیری از آن؛ میتواند بر محیط پیرامونی خویش چیره شود و موانع و مشکلات را از سر راه بردارد و قفلهای ناگشوده را بگشاید و راقم سرنوشت خود گردد و به جایی برسد که دریابد بیشترین قدرتهای دشمنخو و ستیزهگر را میتوان مهار کرد و تقدیر خویش را خود ترسیم نمود.»
کتاب «من، فرمانروای وجود» Secret of the Ages اثر «رابرت کالیر» اثری قدیمی در حوزهی روانشناسی و خودشناسی است که دربارهی نیروی شگرف ذهن صحبت میکند. این کتاب قدرت ذهن را مهمترین اکتشاف قرن گذشته میداند و آن را رازی فرزانه که اصل حیات و هستی و تکوین است معرفی میکند. این کتاب حاصل سالها پژوهش و مطالعهی «رابرت کالیر» درباره قدرت جذب ذهن و ضمیر و ناخودآگاه خلاق انسان است که طی چندین فصل به نگارش درآمده است. این نویسنده در این اثر از تأثیر قدرت تفکر و ذهن انسان سخن میگوید و حتی معتقد است این نیرو آنقدر قوی و شگرف است که میتواند بیماریهای انسان را درمان کند. او نیروی ذهن را نیروی برتر معرفی میکند که هیچچیز قدرت شکست آن را ندارد. فصلهای این کتاب عبارتاند از گشودن راز سر به مُهر، شالوده نخستین، شوق و امید - نخستین قاعده موفقیت، علاءالدین و همدستان، هرگونه میاندیشیم همان میشود، راهکارهای پیروز شدن، ای آزادی!، سه قانون جذب، برآورده شدن نیازها، نوآوری و خلاقیت، ذهن برتر و مرید و مراد، پیکرتراش و بانوی زیبای من، چرا پیر میشویم؟ و اکسیر جوانی و آب حیات.
کتاب «من، فرمانروای وجود» دربارهی کانون قدرت آدمی یعنی ذهن صحبت میکند و بر این باور است چون انسان اشرف مخلوقات است میتواند با بهکارگیری درست و اصولی تفکر و ذهن از خاک به افلاک رسید. «رابرت کالیر» در این اثر داستانهای واقعی و تجربههای خودش را هم روایت کرده و کتابی خواندنی و الهامبخش با یادگار گذاشته است.
«رابرت کالیر» Robert Collier نویسنده و فعال در حوزهی خودشناسی در 19 آپریل سال 1885 در سنت لوئیس آمریکا در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. او در کودکی مادرش را از دست داد و با مشکلات مالی روبهرو شد. او به ویرجینیا رفت و در معدن مشغول به کار شد. او در این دوران با طبقهی کارگر آشنا شد و از نزدیک مشکلات این بخش از جامعه را لمس کرد. او در تمام این دوران خواندن و پژوهش را دنبال میکرد و زمانی را به مطالعه اختصاص میداد. او توانست به نیویورک برود و در سازمان تبلیغاتی و انتشاراتی آنجا مشغول به کار شود. او نوشتن را بهطورجدی دنبال کرد و کتابهای متعددی دربارهی قدرت ذهن، ناخودآگاه انسان، تأثیر فکر و مثبتاندیشی نوشت. او بر این باور بود که انسان به کمک قدرت جادویی ذهن میتواند بر فرازوفرودهای زندگی غلبه کند و جریان زندگی را همانطور که میخواهد پیش ببرد.
«رابرت کالیر» تحقیقاتی در مورد چگونگی تأثیر ذهن بر درمان بیماری انجام داد، او متوجه شد میتوان با تمرکز و قدرت ذهن بیماری که پزشکان ماهها روی آن کار کردهاند را درمان کرد. او در اینجا به تأثیر شگرف قدرتهای ذهن پی برد و برای کنکاش بیشتر و بهرهبرداری از آنها تحقیق کرد. او صدها کتاب مطالعه کرد و در دورههای مربوط به متافیزیک و موفقیت در زندگی شرکت کرد و برداشتهایش از این قدرت را از طریق آثار مکتوبش به ارث گذاشت.
دنیا خانه شماست. نهتنها جایی برای زیستن، بلکه خانه آرزوهای شما نیز هست که از آن میتوانید هرقدر خیروخوشی بخواهید، مطالبه کنید. مکانی است که در آن بابیم و ترس بیگانه میشوید و باشهامت، ایمان پولادینی در خود خلق میکنید و پرورش میدهید که همچون کریستف کلمب پا بر سر امواج توفنده میگذارید و با سختیها به پیکار برمیخیزید و برای کشف قارهای جدید، با ملوانان بیاعتقادی که سر به شورش برداشتهاند، دریاها را درمینوردید و از ایمان و اعتقاد خود به حقیقتی که در ذهن دارید، پا پس نمیکشید تا نوید پیدایش اقلیم جدیدی را در آنسوی جهان به ناباورانه بدهید. در خانهای منزل کردهاید که شخصی به نام جرج واشنگتن - مصممانه و شجاعانه همچنان به پیکار خود برای آزادی ادامه میدهد - درحالیکه بیشتر همراهان و همزمان او صحنه را خالی کرده و پای به گریز نهادهاند و او را در میدان کارزار تنها گذاردهاند.
نگاهی به رشد و پرورش گلها میافکنید: پرندگان، تمام موجودات خدا، و هر جانداری را که در این کره خاکی زندگی میکند، تماشا میکنید که چگونه حتی برای یک لحظه هم که شده، دست از فعالیت نمیکشد و کاهلی و تنپروری نمیشناسد. در تمام عمر از تلاش و کوشش برای تداوم نسل و یا ساختن آشیانه و لانه و حفظ و مراقبت از جوجهها و تولههای خود دست برنمیدارد و مهمتر از آن با هر اضطراب و دلهره و وسواس خاص آدمیان، بیگانه میباشد.
اگر انسانهای ساکن این خانه میدانستند که با ترس و تشویش به جایی نمیترسند و تنها و تنها در انديشه ساختن و تولید و بهبودی زندگی خود میبودند؛ خود بهآسانی تماشاگر و ناظر طلوع خورشید وارستگی و پیشرفت بشر و رهایی از هر قیدوبند و تنگنایی میشدند. مسیح چه نیکو بشارت داده است:
«هیچ دغدغه و تشویشی از بابت فردا به دل راه مده که چه خواهی خورد و چه خواهی پوشید؛ بلکه در این فکر باش که چگونه به جستوجوی خوان گسترده آفریدگاری برمیآیی که در قلمرو بیکران «او» هرچه بخواهی برایت مهیا و آماده خواهد شد. «راستی این قلمرو خدایی چیست و در کجاست؟» مسیح جواب میدهد: «این قلمرو بیکرانه در قلب تو و خود تو گسترده است که دست نیاز تو را بیپاسخ نخواهد گذاشت. عقل و خرد جمعی و ذهن توست که کرانه و نهایتی ندارد و هرچه بخواهی در آن خواهی یافت. ولی پیش از هر عملی، نخست قلمرو آسمانیات را پیدا کن و سپس باقدرت عظیم درونت آشنا شو و با آن تفاهم کن و راه و رسم ارتباط با آن را بیاموز تا بتوانی به کارش گیری و هرچه میخواهی در سفره خود بیابی.»
کتاب «من، فرمانروای وجود» اثر «رابرت کالیر» را «هوشیار رزمآزما» به فارسی ترجمه کرده و آن را «نشر لیوسا» سال 1393 منتشر کرده است. نسخهی الکترونیک این اثر در این صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «هوشیار رزمآزما» مترجم این اثر، متولد سال 1310 است، او مترجم آثار حوزهی روانشناسی، خودشناسی و مدیریت است و آثار نویسندگانی همچون «ژوزف مورفی» را به فارسی ترجمه کرده است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۵۲ مگابایت |
تعداد صفحات | 288 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۳۶:۰۰ |
نویسنده | رابرت کالیر |
مترجم | هوشیار رزم آزما |
ناشر | انتشارات لیوسا |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The secret of the ages |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اسم کتاب،بی تعصب اسم درستی نیست.ما هیچ کدوم فرمانروای وجود نیستیم.منطقا هم همه متغیرها دست ما نیست