«آنتوان چخوف» استاد بیچونوچرای داستان کوتاه در ادبیات روسیه و جهان است. او در کوتاهترین فرصت به سراغ مهمترین دغدغههای انسانی و اجتماعی میرود و مستقیماً موضوعات را به چالش میکشد. او در کمترین صفحات ممکن تأمل و شگفتی خواننده را برمیانگیزد و روابط انسانی را نشان میدهد. کتاب «دوئل و چند داستان دیگر» مجموعهای از داستانهای کوتاه اوست که نویسنده در پی داستانهای آن حقیقت را به بازی میگیرد و شخصیتهای ماندگاری خلق میکند که درگیر مفاهیمی همچون عشق، تباهی، مرگ، خیانت و حسرت هستند.
کتاب «دوئل و چند داستان دیگر» اثر «آنتوان چخوف» شامل یازده داستان «دوئل»، «همسرش»، «بانویی با سگش»، «سختگیر»، «انگور فرنگی»، «عشق پرتردید»، «روستاییان»، «فرشته»، «معلم زبان روسی»، «مدال سنان» است که از بهترین داستانهای کوتاه ادبیات روسیه است. این داستانها از مجموعهی «معلم روسی» انتخاب و ترجمه شدهاند که نویسنده در آنها دربارهی تباهی عشق، اختلافات طبقاتی و توهمات احساسی صحبت میکند. بلندترین داستان این مجموعه «دوئل»، داستانی میان «لیوفسکی» و «نادژدا» است. این مرد زن شوهرداری را میفرید و با خود با کشتی به قفقاز میبرد. آنها طی این مسیر با «فن کورن» روبهرو میشوند و باقی داستان با وجود او شکل میگیرد. این داستان بسیار پرکشش و خواندنی است و براساس آن فیلم سینمایی دوئل (The Duel) به کارگردانی «دووِر کوشَشویلی» و با بازی «اندرو اسکات» و «توبیاس منزیس» ساخته شد.
«آنتوان چخوف» Anton Chekov نویسنده و نمایشنامهنویس مطرح روسیه در 29 ژانویه 1860 به دنیا آمد. او سال 1880 وارد دانشکدهی پزشکی دانشگاه مسکو شد و همزمان نوشتن داستان را آغاز کرد. او در اواخر قرن نوزدهم تمام زندگیش را وقف نوشتن داستان کوتاه کرد و به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان روسیه شناخته شد. او در آن شرایط خفقان کشور روسیه آثارش را با نام مستعار «آنتوشا چخونته» منتشر میکرد و اختلاف طبقاتی و زندگی اشرافی آن زمان را در داستانهایش نقد میکرد. او موضوعات اجتماعی و سیاسی را تندوتیز بهنقد میکشید و داستانهایی ماندگار خلق کرد. «آنتوان چخوف» از خودش بیش از 700 اثر ادبی از خود به یادگار گذاشت که تعداد زیادی از آنها به فارسی ترجمه شدهاند. «آنتوان چخوف» چهلوچهار سال عمر کرد و در 15 ژانویه سال 1904 براساس بیماری سل درگذشت. نام او در تاریخ ادبیات روسیه و جهان ماندگار است و آثارش بازتابی رئال از فضای شوروی است.
«آنتوان چخوف» مهارت بسیاری در نوشتن داستانهای کوتاه داشت و برخی بر این باور هستند بزرگترین نویسنده داستان کوتاه تاریخ است. او از قلم توانایی برخوردار بود و نمایشنامههایش بارها در سراسر دنیا به اجرا درآمدهاند. «مرغ دریایی»، «ایوانف» و «باغ آلبالو» از معروفترین نمایشنامههای این نویسنده هستند که در ایران نیز در صحنه تئاتر اجرا شدند. «باغ آلبالو» آخرین نمایشنامهی این نویسنده است که با ترجمههای «بزرگ علوی» و «سیمین دانشور» در دههی سی منتشر شد. از دیگر آثارش که در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و مطالعه موجود هستند میتوان به «دایی وانیا» با ترجمهی «هوشنگ پیرنظر»، «اتاق شماره ۶» با ترجمهی «آبتين گلكار» و «زندگی من» با ترجمهی «احمد گلشيری» اشاره کرد.
«آنتوان چخوف» داستان کوتاه، داستان بلند و نمایشنامه نوشته است که درونمایهی آنها طبقه اشرافی، نظام سرمایهداری و تحولات گستردهی روسیه است. او همانند نویسندگان هم عصرش سبک ادبی رئالیسم را دنبال میکرد و شخصیتها را در فضایی واقعی به تصویر میکشید. ولی با گذشت زمان تحت تاثیر سبک ادبی حاکم بر فرانسه، امپرسیونیسم قرار گرفت و به آن گرایش پیدا کرد. امپرسیونیسم «آنتوان چخوف» متفاوت از فرانسه بود ولی اعتراض افرادی همچون «ماکسیم کورگی» را به دنبال داشت.
تو رو من حساب باز کرده ای که انگلیسی نمی دونم. می دونم که بلد نیستم، اما فرهنگ لغت که دارم. اين تلگرام از طرف ریز اومده، اون پسره، به سلامتی محبوبش مینوشه و هزاران بوسه حوالهات کرده. اما اینا مهم نیست، اینا مهم نیست.
دکتر به صدایش شتاب داد: من اصلا نمی خوام تو رو سرزنش کنم و دعوا راه بندازم، به حد کفایت دعوا داشتیم و همدیگه رو سرزنش کردیم، حالا دیگه وقتش رسیده که تمومش کنیم. حرف من همینه، تو آزادی هرطور که دوست داری زندگی کنی.
سکوتی برقرار شد و زن شروع کرد به نرمی گریستن.
نیکلا ادامه داد: میخوام به تو آزادی بدم تا ناچار نشی تظاهر کنی و یه بند دروغ بگی، اگه میخوای بری خارج پیش اون، بفرما، راه بازه، جاده دراز. تو جوون و سالمی و من بیمار و از پاافتاده. من به درد این دنیا نمیخورم، فهمیدی که چی میگم؟
نیکلا خشمگینتر از آن بود که بتواند ادامه دهد. اولگا گریه کنان با صدایی رقت انگیز گفت که ریز او را دوست ندارد و با او فقط به خارج از شهر به گردش رفته و در اتاق هتلش با او دیدار داشته و واقعا دوست دارد به سفر خارج از کشور برود.
زن آهی کشید و ادامه داد: میبینی من هیچ چی رو قایم نمیکنم، من دارم دستمو رو میکنم و یه بار دیگه التماس می کنم بیا و یه کار درست و حسابی انجام بده و گذرنامه ام رو به من بده.
من هم دارم همین رو به تو میگم: تو آزادی.
اولگا از جایش برخاست و بر صندلی یی نزدیک تر به او نشست تا بتواند به چهره ی شوهرش نگاه کند. زن به شوهرش اعتماد نداشت و میخواست عمق افکارش را بخواند. او هیچ گاه به هیچ کس اعتماد نمیکرد و نسبت به همگان سوءظن داشت و بدگمان بود؛ درهرحال آمادگی آن را داشت که یک کلک بخورد و چشم میدوخت تا فرصتی و شانسی به دست آورد. وقتی در چهره ی شوهرش دقیق شد، به نظر می رسید چشمانش برقی زد، مثل برقی که در چشمان گربه میزند. به آرامی پرسید: پس کی میتونم گذرنامهام رو بگیرم؟
می خواست به طور ناگهانی پاسخ دهد: هیچ وقت! اما خویشتنداری کرد و جلوی خودش را گرفت و گفت: هر وقت بخواهی.
من فقط میخوام یه ماه برم سفر.
میتونی تا هروقت که بخوای با ریز بمونی، میخوام طلاقت بدم و عواقبش رو هم تحمل می کنم، اون وقت میتونی با ریز ازدواج کنی.
اولگا با حیرت به شوهرش نگاه کرد و به خود فشار آورد که گفت: اما من نمیخوام طلاق بگیرم، من فقط یه چیز از تو میخوام، فقط به من گذرنامه بده، همین.
کتاب «دوئل و چند داستان دیگر» اثر «آنتوان چخوف» را «مهدی افشار» به فارسی ترجمه کرده و آن را «نشر مجید» سال 1395 منتشر کرده است. نسخهی الکترونیک این اثر در این صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «مهدی افشار» مترجم این اثر متولد سال 1326 است و داستانهای فاخر ادبیات جهان را ترجمه کرده است. از ترجمههای دیگر او میتوان به کتابهای «موشها و آدمها» اثر «جان اشتاین بک»، «وداع با اسلحه» اثر «ارنست همینگوی» و «گتسبی بزرگ» اثر «اسکات فیتز جرالد» اشاره کرد که نسخهی الکترونیک همهی آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 2.۴۲ مگابایت |
تعداد صفحات | 400 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۲۰:۰۰ |
نویسنده | آنتوان چخوف |
مترجم | مهدی افشار |
ناشر | مجید |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Russian Master and Other Stories |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 250,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
مترجم گویا فکر میکنه که ایشون نگارش درستی از فارسی رو بلد هستن در حالی که واقعا بلد نیستن. مثلا میفرمایند عدد شصت رو باید شست نوشت چرا که واژه فارسی رو نباید با ص که برای حروف عربی هست نوشت در حالی که هیچ قانون کلی برای چنین نتیجهگیریای وجود نداره و میشه مثالهای زیادی زد. ابتکارهای زیادی از این دست زدن که فکر میکنم این در نتیجه آموزش و پرورش ضعیف هست که بلد نیست درست آموزش بده. وقتی در آموزش و پرورش یای کوچک شده رو با همزه اشتباه میگیرن و به جاش از ی بزرگ بعد ه غیرملفوظ استفاده میکنن، دیگه این خروجی از چنین سیستمی عجیب نیست.
کتاب فوق العاده ای بود، با ترجمه ای روان و قابل قبول. البته از چخوف انتظاری جز این نداشتم. ولی با خواندن اولین داستان های مجموعه کمی تعجب کردم ، چون با سبکی که مثلا در باغ آلبالو از او دیده بودم که فقط رویارویی دو شخصیت است، متفاوت بود. داستان های این مجموعه کمابیش مطابق قالب متعارف داستان نویسی آغاز، اوج و پایان داشت. نکته دیگر اینکه بعضی داستان ها مثل سختگیر، عشق پر تردید و فرشته شباهت زیادی با آثار هدایت دارند که با توجه به تقدم زمانی چخوف نسبت به هدایت، تاثیر پذیری هدایت از چخوف آشکار است. مطالعه این کتاب رو به علاقه مندان به داستان های کوتاه پیشنهاد می کنم.
از بهترین آثار چخوف مخصوصا داستان همسرش عالی بود ممنون
هنوز کتاب رو نخوندم اما از اینکه به نظرات و پیشنهادهای مخاطبان توجه میکنید و در ارائه کتاب تنوع ایجاد کردید ممنونم .
با تشکر از انتشارات به سخن و فیدیبو بخاطر این کتاب ارزشمند. واقعا ممنون از انتشارات به سخن که یه کتاب خوبشو برای طرح امروز گذاشت نه یه کتاب الکی(!) مثل خیلی انتشارات دیگه.
داستان های چخوف پر از گناه های انسانیه، شخصیت هایی که اشتباهاتی تابو گونه انجام دادن و با تبعاتش روبرو میشن، داستان دوئل به زیبایی اشتباه قضاوت انسانیِ آدم ها در قبال همدیگرو روایت میکنه، هر کسی ممکنه اشتباه کنه اما راه رستگاری (از لحاظ اخلاقی و نه معنای دینی) هیچ وقت بسته نیست. ترجمه ای ک من خوندم جذاب نبود بنابراین یک ستاره بخاطر ترجمه کم کردم
ترجمه بسیار ضعیف از نسخه انگلیسی و سانسور ، چیزی از اصل کتاب به روسی باقی نگذاشته که نظر درستی بشه ارایه کرد. ولی به نظر میاد کل داستان های کتاب تاثیر گرفته از ازدواج و زندگی شکست خورده ی شخصی نویسنده ست که ذهن او را پر از تفکر خیانت و فساد کرده که احتمالا حاصل انتخاب اشتباه خودشه...ب ه هر حال بقیه اثار نویسنده را نمیخونم.
کتاب چخوف به طور پیش فرض نمیتونه بد باشه و این یکی هم از این قاعده مستثنی نیست ولی این ناشر اگر مترجم چندان باسوادی نداشته، یه ویراستار هم نداشته بدونه عدد صد رو با سین نمینویسن؟ در تمام کتاب صد به شکل سد نوشته شده، سیسد، پانسد، و و و انگار عمدی در کاره
با درود و سپاس فراوان از مجموعه فرهیخته و دستاورد پر بهای فیدبیو،،،که مطالعه را برای اهالی کتاب و کتابخوانی،تسهیل نموده اید،،، بسیار آموزنده و مفید و واجد نکات ارزشمند مب باشد... از الطاف شما عزیزان،صمیمانه سپاسگزارم،،، با احترام و سپاس فراوان... "پوژنگ پروازی"
من بیشتر به کتاب های خودیاری و موفقیت علاقه مندم. بخصوص کتاب های انتشارات نگاه نوین.