سورسکو را یکی از اصیلترین صداهای ادبیات رومانی دانستهاند؛ نابغهای مالیخولیایی. شعر او ساده است و هولناک؛ و از زندگی میگوید و مبارزهی روح با جهان مادی. شعر او صحنهی نبرد است؛ ترکیب هوشمندانهای است از طنز سیاه، بینش عمیق و آگاهی از خواستههای روح انسان و همین بهکار او قدرت میدهد. شعرش گاهی داستان است و گاهی تمثیل و زمانی هم فانتزی میشود، اما موقعیتی واقعی و ترکیب معصومیت و هوشیاری را بهنمایش میگذارد. زبان او ساده و سرراست است، انگار که اعتقاد دارد شعر باید مختصر و موجز باشد.
مارین سورسکو، شاعر، نمایشنامهنویس، مترجم و داستاننویس رومانیایی، بیستونهم فوریهی ۱۹۳۶ در بخش دُلج واقع در جنوب رومانی و در خانوادهای کشاورز متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در روستای زادگاهش شروع کرد و سپس در دانشگاه یاش ادامهی تحصیل داد و در رشتهی زبانهای مدرن فارغالتحصیل شد. از سال ۱۹۵۹ شروع به نوشتن شعر کرد و از سال ۱۹۶۳ به ویراستاری نشریات ادبی مشغول شد و در سال ۱۹۶۴ نخستین کتابش را با نام تنها میان شاعران منتشر کرد.
از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ وزیر فرهنگ رومانی بود که به علت بیماری این مقام را رها کرد. در اواخر زندگی از سرطان ریه و دیابت رنج میبرد و نهایتا صبح هشتم دسامبر ۱۹۹۶ در سن شصت سالگی از دنیا رفت.
میگوید: "کیش و مات ات میکنم، چندان خوش بین نباش."
به شوخی میگویم: "مهم نیست، من هم احساساتم را به قلعه میبرم"
کوتاه و خواندنی. چیزه زیادی نمیشه گفت.
مراقب هم باشیم.
5
پسوا و سورسکو دو شاعری که وقتی اشعارشون رو می خونم خودم رو درون شون پیدا می کنم.
این دو شاعر رو با دقت بخونید، چندبار بخونید.