نمایشنامه یکی از محبوبترین انواع آثار ادبی است و توانسته در سرتاسر جهان توجه افراد زیادی را به خود جلب کند. نمایشنامهها فقط شامل گفتگوی چند نفر دربارهی یک موضوع واحد نیست. بلکه بیانگر نوعی نگاه خاص و متفاوت در یک جغرافیای منحصر به فرد است. دیوید ممت یکی از مستعدترین نویسندگان تاریخ معاصر آمریکا به حساب میآید. او نمایشنامهنویس بی رقیب دهه هفتاد و هشتاد میلادی است. کتاب انواع مرغابی از 4 نمایشنامه به نامهای «شال»، «انواع مرغابی»، «سنجابها» و «پیوند دوباره» تشکیل شده است.
نمایشنامهی انواع مرغابی در 14 بخش کوتاه نوشته شده است. داستان از گفتگوی ساده و معمولی دو پیرمرد شصت ساله در پارک آغاز میگردد. صحنه نمایش فقط یک نیمکت و یک سطل آشغال را در بر میگیرد. دو پیرمرد در مورد قایق و در ادامه دستهی مرغابیها با یکدیگر گفتوگو میکنند. در اغلب آثار ممت به ویژه در نمایشنامهی انواع مرغابی دیالوگهای کوتاه و منقطع است و این موضوع ریتم تندی به داستان میبخشد. این یکی از ویژگیهای قلم دیوید ممت به شمار میآید. اگرچه داستان این نمایشنامه حول محور زندگی مرغابیها، خطرات زندگی آنها، شکارچیان و آلودگی دریا جلو میرود اما با نگاهی عمیقتر میتوان بینش فلسفی و طنز هوشمندانهی دیوید ممت را در این نمایشنامه مشاهده کرد. او در نمایش مرغابیها به صورت غیر مستقیم به مسئلهی آلودگی محیط زیست توسط انسانها اشاره میکند. داستان با قایق آغاز میگردد و این محصول بشرساخته را میتوان یکی از عناصر دخالت در زندگی حیوانات و از بین بردن زیستگاه آنها دانست. مانند دیگر آثار ممت نقد جامعه یکی از موضوعات مورد علاقهی اوست و در این نمایشنامه نیز میتوان رد پای نقد اجتماعی را مشاهده نمود. او معتقد است اگر دغدغههای اجتماعی، سیاسی در قالب تلنگر به انسانها گفته شود منجر به افزایش آگاهی افراد جامعه میشود.
کتاب انواع مرغابی و سه نمایشنامهی دیگر توسط بهرنگ رجبی ترجمه شده است و نشر چشمه آن را در سال 1394 به بازار عرضه کرده است.
دیوید ممت نویسنده، نمایشنامهنویس و کارگردان در30 نوامبر سال 1947 در جنوب شیکاگو به دنیا آمد. پدر او وکیل و مادرش معلم بود . آنها در سال 1920 از روسیه و لهستان به آمریکا مهاجرت کردند. دیوید ممت به دلیل علاقه به بازیگرd سال اول دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت تا در کلاسهای بازیگری شرکت کند. او در سال 1969 از کالج گودارد در رشته ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد و پس از آن به دنبال علاقهی اصلی خود، یعنی تئاتر رفت.
دیوید ممت با انتشار اولین اثر نمایشنامهی خود تحت عنوان «بوفالوی آمریکایی» به شهرت رسید. او با این نمایشنامه قلم توانای خود را به رخ هنرمندان دههی هفتاد آمریکا کشید. در بحبوحهی دهه هفتاد نمایشنامهی خلاق و صاحب سبکی حضور نداشت و دیوید ممت به به تنهایی پر کنندهی خلا نمایشنامه در آن دوران آمریکا بود. او اولین فیلمنامهی اقتباسیاش را از رمان جنایی «پستچی همیشه دوبار زنگ میزند» نوشتهی جیمز کِین، نوشت و باب ریفلسن در سال 1981 کارگردانی فیلم سینمایی این اثر را بر عهده گرفت. او تاکنون 5 فیلمنامهی خود را کارگردانی کرده است. او درسال 1990 با لیندسی کرویس ازدواج کرد اما در سال 1997 از یکدیگر جدا شدند. او اکنون با همسر دوم خود به نام ربکا پیدئون در نیو انگلند زندگی میکند.
منتقدین دیوید ممت را یک نویسندهی تمام عیار میدانند. او در آثار خود را زبانی منقطع و مینیمال به نگارش درآورده است و شتاب ناگهانی از ویژگیهای قلم اوست. او در اغلب نمایشنامههای خود منتقد جامعه، سیاستهای ایالات متحده و هنرمندان است. ممت تاکنون بیش از 20 نمایشنامه و فیلمنامه را به نگارش درآورده و خالق دو رمان و شش مجموعه مقاله است. از برترین آثار او میتوان به نمایش «اوبی» و «گلن گری، گلن راس» اشاره کرد. او برای نمایش «گلن گری، گلن راس» جایزه پولیتزر را در سال 1982 از آن خود کرد. این نمایشنامه جوایز دیگری از جمله جایزه منتقدین نیویورک در سال 1984 و جایزهی تونی در سال 2005 برای دیوید ممت به ارمغان آورده است. پارسا پیروزفر این نمایشنامه را در سال 1390 با بازی هومن برق نورد، رضا بهبودی در تماشاخانهی ایرانشهر بر روی صحنه برد.
بهرنگ رجبی مترجم ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی در سال 1360 در تهران به دنیا آمد. او کار ترجمه را با ادبیات کودک و نوجوان وادبیات بزرگسال آغاز کرد. رجبی مترجمی با ذوق و خوش فکر است و به واسطه همین توانایی خود توانست نمایشنامهها و نویسندگان مهمی را به مخاطبین فارسی زبان معرفی کند. یکی از برجستهترین ویژگیهای ترجمهی او انتخاب عنوانهایی خواندنی و جذاب برای آثار خود است. از ترجمههای او در زمینه ادبیات بزرگسال میتوان به کتابهای «پستچی همیشه دوبار زنگ میزند»،« پین بال 1973» و «بعد زلزله» اشاره کرد. ترجمهی مجموعه «تام گیتس» در گروه ادبیات کودک و نوجوان موقعیت او را به عنوان مترجمی توانا تثبیت کرد.
بهرنگ رجبی تنها به ادبیات داستانی اکتفا نکرده است و ترجمه کتابها و مقالات تاریخی در کارنامهی او به چشم میخورد. کتاب «اقتصاد تحریم نفت: جدال بر سر تجربه مصدق» یکی از آثار شناخته شدهی او در این زمینه به شمار میآید.
پیوند دوباره
آدم های نمایش:
کارول مایندلر: زنی بیست و چهارساله
برنی کری: پدرش
صحنه:
آپارتمان برنی
زمان:
بعدازظهر یکشنبه ای اوایل مارس
صحنه ی یکم
برنی: هرجا می دیدم می شناختمت. تویی. نه؟ کارول. تویی؟ یه ذره هم عوض نشده ی. هر جا
می دیدم می شناختمت... الان این لحظه ی خیلی مهمیه. ولی معلوم نیست که چرا داریم تو
راهرو برگزارش می کنیم؛ بذار کنتو بگیرم... احساسم مث احساس یه اسب مسابقه ست. تا حالا
رفته ی پیست؟ خب. احساس من الان اینه. من دیگه اون آدم سابق نیستم. اگه بودم الان این
جا نبودی. عالیه.
کارول: برنی...
برنی: نمی خوای که بهم بگی بابا، یا دوست داری بگی؟... خداروشکر. خب بالاخره باهمیم.
کارول: آره.
برنی: خب. چه طورها بودهی؟
کارول: خوب.
برنی: عالیه.
کارول: تو چی؟
کارول: ریخت وقیافه ی خودت هم بد نیست. برا یه آدم مُسن. خوب به خودت می رسی.
برنی: خب. بهتره این کارو بکنم. کدوم آدم دیگه ای قراره بهم برسه؟... البته سرپرستی ارتش هم هست. اون ها خیلی خوب بهم می رسن. مجبورم کردن قبول کنم. برا خاطر پشتم هنوز هم تقریبا سالی سه بار میرم پیششون. تو بیمارستان خیلی خوب می رسن به آدم. دیگه پیش یاروهای ترک نمیرم. خداروشکر. خیلی خوب بهم میرسن. متنفر بودم از اونها... فرانک اون جا یه مدتی خوب بهم رسید. پنج ماه اون جا ده ماه این جا... بهم به شغل هم داد. رستوران داریو عین کف دستش بلده. آدم خیلی خوش اقبالی بوده م من.
کارول: کلی دوست داشتی تو، برنی.
برنی: هميشه داشتهم. دلیل داره. تو خیلی خوب به خودت می رسی.
کارول: باید برسم.
برنی: آره.
کارول: جمعیت ترک الکلی ها بودن که ازت به ما خبر دادن. جری رفت پیش شون. می گفت آدمهای دوست داشتنییی به نظر میآن.
برنی: خیلی پشیمونم. تو هنوز میری کلیسا؟
کارول: نه دیگه هیشکی نمیره کلیسا. ]مکث[ تو هنوز میری کلیسا؟
فرمت محتوا | epub |
حجم | 777.۲۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 161 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۲۲:۰۰ |
نویسنده | دیوید مَمِت |
مترجم | بهرنگ رجبی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۱۰/۱۴ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 27,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اگر چه که ترکیب زبانی خاص ممت، متاسفانه در هیچ ترجمهای دستیافتنی نیست، اما با این حال نیز، تیزبینی و نکتهسنجی نویسنده در مورد احوالات انسان مثالزدنیست. الیالخصوص در نمایشنامهی «انواع مرغابی»
کاش همه کارای دیوید ممت رو بزارید بویژه بوفالوی آمریکایی که خیلی هم مطرح هست و در کل بخش نمایشنامه رو هم پر رنگ تر کنید . ممنونم خیلی راضی ام
کاش فهرست کتاب رو توی نمونه میزاشتین یا اسم سه نمایش دیگه اشو . ممنون
به امید کتاب های دیگر ممت در فیدیبو.