سالن پذیرایی خانهای در یک شهر کوچک ساحلی. یک در سمت چپ جلو صحنه که به هال باز میشود. در پشتی و پنجرهای کوچک در سمت چپ عقب صحنه. دریچهی آشپزخانه، در بخش میانی پشت صحنه. در آشپزخانه، سمت راست عقب. میز و صندلیها در مرکز.
پیتی، روزنامه به دست، از در سمت چپ وار د میشود، سر میز مینشیند و مشغول خواندن میشود. صدای مگ از دریچهی آشپزخانه به گوش میرسد.
مگ: تویی، پیتی؟ (درنگ.) پیتی! تویی؟ (درنگ.) پیتی!
پیتی: چیه؟
مگ: تویی؟
پیتی: بله، منم.
مگ: چی؟ (صورتش پشت دریچهی آشپزخانه پیدا میشود.) برگشتی؟
پیتی: بله.
مگ: برشتوکِت رو آماده کردم. (میرود و لحظهای بعد، دوباره پشت دریچه ظاهر میشود.)