

کتاب این خانه پلاک ندارد
نسخه الکترونیک کتاب این خانه پلاک ندارد به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب این خانه پلاک ندارد
باد گرمی میزند به صورتم، به شاخههای درهم و برهم درخت چنار و برگهای کوچکتر را میرقصاند. هوا یکمرتبه گرم شده. انگار نه انگار که هنوز نیمه اردیبهشت است و هوا باید بوی بهار بدهد. اگر شهسوار بودم این ساعتها میرفتم در ساحل مینشستم و دور از جنجالهای خانه فقط به صدای دریا گوش میدادم. سیدی صدای شاملو را در دستگاه میگذارم و دکمه پخش را میزنم. چه خوب رباعیات خیام را با شیوه خواندنش معنی میکند! جوری که شنونده راحت از حفظ شود؛ صدای شاملو همراه جهان خیام برود در مسیر گردش خون، پخش شود در همه سلولها. خانه نسرین برام کوچک شده. همه وسیلههام در یک اتاق جا نمیشود. انباریاش را پر کردهام و روی تاقچهها خرت و پرتهام پخش و پلایند. بیچاره صداش درنمیآید. عادت دارد به مهمانداری. همه شمالیها مهمان را عضو خانواده میدانند. بدون مهمان ذهنشان سر و سامان نمیگیرد. همین شد که تصمیم گرفتم آگهی بدهم توی روزنامه و بنویسم به یک خانم جهت همخانه شدن نیازمندم. ترجیحاً حدود سیساله و تحصیلکرده. بعد هم شماره تماس و خلاص. اینجوری نسرین هم یک نفس راحت میکشد. من هم اجارهخانهام نصف میشود. هم خرج خورد و خوراک ماهانه پایین میآید هم زحمت خرید و آشپزی. وقت کافی پیدا میکنم دنبال یک شریک خوب برای کافیشاپ بگردم. یک آدم درست و حسابی که دستش به دهنش برسد. به مشتریهای پولدارم سپردهام دنبال یک سرمایهگذار خوب بگردند.
نظرات کاربران درباره کتاب این خانه پلاک ندارد