رباب: نام سازیست تاردار که نام دیگرش تنبور(تنبور) است. (فرهنگ نظام). آلت موسیقی که نواخته شود. (از اقرب الموارد). (از متن اللغة). سازی است که نواخته شود. (منتهی الارب) (آنندراج). نوعی از ساز. (دهار) (از ناظم الاطباء). نام سازی. (شرفنامه منیری). سازی معروف. (انجمن آرا) (از غیاث اللغات) (از منتخب اللغات) (کشف اللغات) (از فرهنگ رشیدی) (از موید اللغات). عربیست و پارسی آن، ساز رواده است و رباب معرب آن است. (انجمن آرا) (از رشیدی). در رساله معربات مسطور است که رباب، معرب رواده است و معنی رواده آواز حزین دارنده است؛ چه رواد بهمعنی آواز حزین است و (ه) برای نسبت و در سراج نوشته که رباب بهفتح مصری رباب بضم است. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). یکی از آلات مهتزه است از ذوات الاوتار و شارشک همان است و آن مانند تنبوری بزرگ است با دسته کوتاه و به جای تخته، پوست بر روی آن کشیده میشود و چهار تار دارد.