
به این میگن تعطیلات واقعی! کشتی رفت پایین و آمد بالا. صورت هنری سبز شد. صورت پیتر سبز شد. هنری گفت: انگار دارم مریض می شوم و هرچه را که خورده بود روی مامان بالا آورد. پیتر گفت: انگار دارم مریض... و هرچه را که خورده بود روی بابا بالا آورد. بابا گفت: اصلا خودتان را ناراحت نکنید. حتم دارم که این بهترین سفر عیدتان است.