دومین کتاب فلامک جنیدی(۱۳۵۱) یک رمان است. چرک روایتی است از یک زن مینسال با دندانی آبسه کرده که ماجراها و اتفاقهای نامتعارفی برایش رقم میخورند. جنیدی در این رمان این زن را که معلمی میکند با وجهی از شهر و جامعه روبرو میکند که بیرحمانه، مشوش و پر از غافلگیری است. قهرمان تنهای او که چرک امانش را بریده در فضای یک جامعه نامهربان تلاش میکند از هویت خودش، از تنهایش و از روحش مراقبت کند. اما سیر حوادث جوری دیگر است. چرک یک رمان پر از داستان ریز و درشت است که در بافتی واقعگرا، به شدت واقعگرا رخ میدهد و خبر از یک زمستان سرد میدهد. تا پایان رمان که به آرامی گرهها باز میشوند و زمستان گویا در حال آغاز شدن است. آیا این چرک نیشتر زده خواهد شد.