
کتاب بارتیمیوس
دروازهی پتولمی
نسخه الکترونیک کتاب بارتیمیوس به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب بارتیمیوس
آدمکشها نیمهشب، مانند چهار سایهی تاریک، از روی دیوار داخل زمینهای قصر پریدند. دیوار بلند و زمین سفت و سخت بود، اما صدای برخوردشان با زمین، بلندتر از صدای برخورد قطرههای باران نبود. آنها سه ثانیه همانجا بیحرکت چمباتمه زدند و هوا را بو کردند. سپس در باغهای تاریک، از میان نخلهای خرما و درختان گز بهسوی ساختمانی رفتند که پسر در آن خوابیده بود. یوزپلنگی که خواب بود، در زنجیر خود وول خورد. شغالها در دشتهای دوردست زوزه کشیدند. آنها روی نوک پاهایشان راه رفتند تا هیچ ردی روی علفهای خیس برجا نگذارند. رداهایشان که بهدنبالشان در هوا موج میزدند سایههای آنها را نامرتب و کشیده جلوه میدادند. چهچیزی دیده میشد؟ هیچچیز، مگر برگهایی که در نسیم حرکت میکردند. چهچیزی شنیده میشد؟ هیچچیز، مگر بادی که میان برگهای نخلها ناله میکرد. نه چیزی دیده میشد و نه چیزی شنیده میشد. آنها از فاصلهی چند سانتیمتریِ جنی به شکل تمساح گذشتند که کنار استخری مقدس نگهبانی میداد، اما جن چیزی نفهمید. با توجه به اینکه آدمکشها انسان بودند، کارشان بد نبود.
نظرات کاربران درباره کتاب بارتیمیوس