فرمت محتوا | pdf |
حجم | 9.۴۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 104 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۲۸:۰۰ |
نویسنده | گروه نویسندگان |
ناشر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۱/۲۶ |
قیمت ارزی | 2.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
به خدا نمیتوانم باور کنم که چه زود گذشت انگار که دیروز بود جنگ زده بودیم و خیلی ناراحت بودم دوران مدرسه بود ترک تحصیل کردم و بعد از آموزشی مختصر و کوتاه مدت به خط مقدم جبهه اعزام شدم چه زود گذشت با اینکه موج انفجار و شیمیایی و گلوله خوردم اما افتخار می کنم میهن عزیزم ایران را خرمشهر زادگاهم را از دست ندادم و اکنون در ایران نیستم اما قلبم برای همیشه با ایران و ایرانیان است یاد آن روزها بخیر.بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید،بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت.از جانبازان جنگ
خیلیعالیبودآدمرامیبرهبهحالوهوایدهه۶۰اگرچهاز تکنولوژیخبرینبودولیصفاوصمیمیتیکهتواون دورانبودراهیچطورینمیشهتوصیفکرد همهباهمصادقبودنواقعاکهیادشبخیر چه.دورانیداشتیمیهتلوزیونسیاهوسفیدپارس کایکشبکهبیشترنمیگرفتاونهمازساعت چهاربعداظهرشروعمیشدتادوازدهشب اونهماگرکسیتااونساعتبیدارمیموند کهاکثریتنهایتادیگهساعتیازدهبعدازاتمام سریالنیخوابیدندح
الان که دوباره به صفحات این کتاب و جلد کاهی ان نگاه میکنم، یاد و خاطره تک تک ان صفحات در ذهنم مرور میشه. یادمه که زنگ اجتماعی داشتیم که هواپیمای عراقی حمله کرد و اژیر خطر زده شد و تمام مدرسه به پناهگاه تاریک داخل حیاط مدرسه رفتیم. ای خدا اون دوران چقد استرس داشتیم.
یادش بخیر...خیلی عالی.فقط کاخ های طاغوت وزاغه نشینان رو که دیدم اعصابم خورد شد..که چه چرندیاتی میگفتند در مورد شاه...وحالا کاخ شاه راهرو کاخ های خودشون هم نمیشه.به اضافه اینکه اگه اون زمان فقط تهران حلبی آباد داشته!!حالا همه شهرهای ایران حلبی آباد داره...
فقط اون قسمت کاخ طاقوت رو خوندم عصبی شدم اخه ببین چه چیزهایی رو تو ذهنمون میکردن الان خودشون بدتر از طاقوتن
ممنون ازاین کار زیبا وجذابتون حیف ک بچه های این دوره هیچ چیزازسفرهاشیرین آقای هاشمی نمدونن درست یادمه که من کلاس ششم بودم وفهمیدم دیگه درکلاس سوم هیچ اثری ازداستان آقای هاشمی نیس:-( واقعایادش بخیر:-)
بقیه کتابای دهه شصتم بذاریدلطفا
سلام من که هر داستان سفر میخوندم گریه میکردم چون یاد خاطرات می افتادم. ویاد معلم سوم ابتدایی خانم عباسی. ولی دوستان باور کنید رفتم ومعلم سوم ابتدایی پیدا کردم و بیدار ایشان رسیدم
عالی منو ب خاطرات کودکیم و زمانی ک پشت نیمکت های چوبی مینشستیم و با دقت ب این داستان سفر آقای هاشمی با خانواده روگوش میدادیم میبره
منم بچه اوایل دهه هشتادم واین کتابو خوندم البته تصاویری که تو کتاب ما بود یکم فرق داشت به هر حال دلم خیلی برای اون زمان تنگ شده این کتاب یکی از بهترین خاطراتمه