جنگ در ایرانیان، ورای طبیعت نظامی خود، دعوت میکند که به آینده «سیته» بیندیشند و شرایط حراست از آن را فراهم آورند و در برابر سرنوشت، اشتباهات و بدیهایی که به دشمنانش ضربهزده و اینکه در آینده، «سیته» نیز به نوبه خود میتواند قربانی آن بشود، هشدار میدهد. پس تماشاگر آتنی نمیآید دقیقا از نمایش آتنِ پیروزمند لذّت ببرد. از پیروزی که امپراتور بزرگ ایران را زمینگیر کرده ده سال گذشته است. اکنون زمان تفکر انتقادی است و زمان آن است که با جابهجایی واقعیتی که «سیته» از سرگذرانده، در صحنه مقابله کند.
ولی اگر درام ایرانیان با یادآوری بحران عظیمی که بهوسیله شهر یونانی علم شده، آتن را مخاطب قرار میدهد، چگونه است که بهجای فاتحان، شکستخوردگان را به صحنه میآورد؟ دلیلش هرچه باشد، واقع این است که درامنویس در صحنه جنگِ ایرانیان از یک استراتژی دورزدن استفاده میکند و این روند به ما نشان میدهد که پرداختن به جنگ در روی صحنه تئاتر بدون تغییر و تبدیل عملی نمیشود.