شاهان سلوکی خود را از نسل اسکندر میدانستند و اعقاب اسکندر در عین حال، اعقاب خدایان به شمار میرفتند. سلوکیان همچنین از زبان پیشگوی معبد دیدیماوراثت الهی سلوکوس اول از خدای آپولو را اعلام کردند. این وراثت از آپولو خودبخود، پرستش شاه وقت را برای بسیاری از شهرهای یونانینشین ممکن ساخت. افتخارات الهی ابتدا به سلوکوس اول و سپس به جانشینان او در شهرهایی که آنها تأسیس کرده بودند، اعطا شد و چندی نگذشت که احتماً هیچ شهر یونانینشینی وجود نداشت که شاه وقت، خانواده و نیاکان او را پرستش نکند. پرستش شاهان در معابد بابل و ایلام نیز انجام میشد، چنان که در این اماکن در روزهای مقرر برای قربانی کردن، در مقابل مجسمه شاهان گوشت پیشکش میکردند. کتیبهای از آنتیوخوس دوم در باره پرستش شاه و سنگنوشتهای از آنتیوخوس سوم در باره برگزاری آیین پرستش همسرش لائودیکه در دست است.
از زمان سلطنت آنتیوخوس سوم، در کنار پرستش شهریِ شاهان زنده و مرده، آیین پرستش دولتی شاهان نیز پدید آمد که شاه آن را برقرار کرد و کاهنان و کاهنههایی که شاه آنها را برای هر ایالت و شاید برای بخشهای کوچکتر ایالات، منصوب میکرد، آن را برگزار میکردند. ارتباط این آیین پرستش دولتی با آیین پرستش شهریِ شاهان چندان شناخته شده نیست. احتمالاً دو آیین، دارای تشکیلاتی جداگانه بودند.