

کتاب قصههای خورشید و ماه
نسخه PDF
نسخه الکترونیک کتاب قصههای خورشید و ماه به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب قصههای خورشید و ماه
ستارهها در آسمان زیاد بودند،اما ماه تنها بود و این تک و تنها بودن او را خیلی غمگین میکرد. ماه با چه کسی میتوانست دوست شود؟ ستارهها هم ترجیح میدادند مثل سگها و قورباغهها و کودکان با هم بازی کنند. ماه به خود گفت: شاید بتوانم در این دنیا، موجودی مثل خودم پیدا کنم که تنها و غمگین باشد. پس تصمیم گرفت بگردد و موجودی مثل خودش پیدا کند. ماه نور خود را به همهجا انداخت و همهجا را گشت؛ لابهلای خزههای جنگل را دید، اما کسی را مثل خودش تنها و غمگین پیدا نکرد. روزی که از جستوجو خسته شده و دیگر ناامید شده بود، کلاف سفید درهمی را روی زمین پیدا کرد. این کلاف خیلی شبیه خودش بود و درون چشمهی کوچکی افتاده بود. ماه از دیدن آن کلاف سفید درهم خوشحال شد و نورش را روی چشمه انداخت.
نظرات کاربران درباره کتاب قصههای خورشید و ماه