نمایشنامه «روباتها» بیان واقعیتی است هول در لفاف تخیل، چنانکه شیوه اصلی چاپک است.
مکان وقوع ماجرا جزیرهای است و زمان: آینده. انتخاب جزیره بدین انگیزه که آدمسازان از حقایق حیات بریدهاند و پویهشان جز در مداری مسدود نیست. فضایی است تنگ و ملالآور. خانه و کارخانه دومین و همکارانش مجاور یکدیگر است بدانسان که جز کارخانه نمیبینند و جز سوت کارخانه نمیشنوند. جزیره کوچک و خشک لازمه تجسم اختناقی است که بر جو رویدادها حکمفرماست. و زمان: آینده، چرا که اثر چاپک پیشگویی است و پیامی از تکوین فاجعهای زودرسنده بل که رسیده.
نمایشنامه روباتها تصویریست روشن و به همان اندازه هولانگیز از پدیدهای آشنا: بیماری ماشینزدگی که سخن از آن یکی از زمینههای شایع و غالب ادبیات معاصرست. شم شگرف چاپک در ادراک بلا، هنرمندیش، لحن صمیمی و بیان نیرومندش موجد یکی از هشدارهای مشترک زمان ما نسبت به سرطان همهجا گیر ماشینیزم شده است. «آدمهای ماشینی» بیان هنری تاریخ ماشین است از آغاز تا ختم انسان و از اینروی کمنظیر است.