بدون شک، در حقوق اسلامی، احکام متعددی وجود دارد که در نسبت آن با آزادی عقیده، باید تأمل کرد، احکامی همانند: جهاد ابتدایی به منظور دعوت به اسلام، کیفرهای مقرر برای مرتدان و محدودیتهایی که برای کتابهای ضلال وجود دارد. بهعلاوه، اصرار بر تدین در کارگزاران اصلی حکومت، و پذیرش دخالت دولت در مسائل اعتقادی و مسؤولیت آن در هدایت و تربیت دینی و دهها مسأله دیگر، با استنتاجات فوق، در تعارض است. گذشته از آنکه اساساً دین از بُعد قانون زندگی، که ریشه در ربوبیت تشریعی خداوند دارد، با جوهره لیبرالیسم در تضاد است و هرگز آن را تحمل نمیکند. از همین جا است که آزادی عقیده از نظر اسلام، دارای مبانیِ خاص و فروع و نتایجی ویژه است.
در این نوشتار آزادی عقیده از زاویه کلامی، فقهی، عرفانی و حقوقی مطالعه شده و همراه با بررسی آرای متفکران گذشته، آرای انتقادی امروزین، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.