کتاب «من آلیس نیستم، ولی اینجا خیلی عجیبه» نوشته فرید حسینیان تهرانی (-۱۳۵۶) است.
در این کتاب راوی اول شخص، دچار سندرم نادري است معروف به «آليس در سرزمين عجايب» كه شخص بيمار چيزها را بزرگتر و يا كوچكتر از اندازه واقعي خود ميبيند.
او كه اين حالت را از سنين پايين تجربه كرده است و در بزرگسالي به ماهيت آن پي می برد، و رد نشانههای آن را در خاطراتش ميگيرد. خاطراتی که منجر به نگاه متفاوت او به جهان میشود و تصویری معوج از جهان ارائه میدهد. توهمي كه او را در دنيايی سيال از اسطورهها و افسانههای ديروز و امروز رها ميكند كه هيچ ساحل امني در آن نيست. انگار نسبت راوی بيمار با جهان استعارهای از حضور انسان در جهان مشكوك اين عصر است.
این کتاب با این جملات آغاز می شود:
«همسرم غولها را زياد جدی میگيرد! آنها را بيخود گنده میكند... دست خودش نيست. اين، هم خودش را به هول و ولا مياندازد، هم غول را معذب میكند! آن نيمه شب هم كه داشتم روي متن «درباره ما» براي وبسايتم كار ميكردم تا صبح خروسخوان تحويل طراح دهم، به همين دليل وحشت زده شد. توي اتاق نشسته بودم به نوشتن – چندين بار خط زدم و از نو نوشتم... چشمهايم خسته بود و سردردم داشت پا ميگرفت. با اين حال فرصت كم بود و بايد سروتهش را زودتر هم ميآوردم. بالاخره بعد از بالا و پايين بسيار، سر و شكل متن درآمد و رسيدم به ماجراي «فابرژه» و تخممرغها... .»