

کتاب روژییار
نسخه الکترونیک کتاب روژییار به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب روژییار
پدرم در جوانی عاشق دختر کردی بود به نام روژییار. اسم او را روی من گذاشت. جوری صدام میزد که خیال میکردم با هر بار صدا زدن هنوز طعم لبهای او را رو لبهاش مزمزه میکند. دوست داشت صدام کند، خسته نمیشد از این کار. صدا زدن من براش عادت شده بود، شاید هم یک جور کیف ساده و گذرا نصیبش میکرد. پدرم با تکرار نام من مدام یاد اولین عشقش میافتاد. عکسش را قاب کرده بود و بالای تختش گذاشته بود. اسم یا امضایی از نقاش زیر عکس نبود. بساطش را هر غروب که پهن میکرد عکس را هم میآورد و جلو چشمش میگذاشت. دو سه پیاله میخورد و شروع میکرد به بوسیدن صورت نقاشی شده. اول از همه هم چال رو لپش را میبوسید. میگفت: «همین چاله خانهخرابم کرد.»
نظرات کاربران درباره کتاب روژییار