نمایشنامه «موش» نوشته بهمن فرسی ( -۱۳۱۲)، نویسنده، نمایشنامهنویس و بازیگر تبریزی، است.
او از همان دوره نوجوانی کار داستاننویسی و نمایش را آغاز کرد و با نامهای بزرگی چون فروغ فرخزاد، جمشید لایق، علی نصیریان، عزتالله انتظامی، ژاله سام، احمدرضا احمدی و ... در گروههای تئاتری همکاری داشته است.
از او کتابها و نمایشنامههای زیادی نیز منتشر شده است که از جمله میتوان به رمان «شب یک، شب دو» و مجموعه داستانهای؛ «زیر دندان سگ»، «دوازدهمی»، «نبات سیاه» و ... اشاره کرد.
نمایشنامه «موش» دو پرده، یک تابلوی انتهایی و یازده شخصیت با این اسامی دارد: میانجی، مدیر دولت، مدیر مسکن، مدیر پاسداری، مدیر بهداشت، مدیر نفوس، مدیر فرهنگ، موش در جوانی، مدیر مسکن وقت، مدیر نفوس وقت، موش. این نمایشنامه برای نخستین بار در سال ۱۳۴۲ از سوی نشر «نامههای سیاه» منتشر شده بود.
درر بخشی از نمایشنامه «موش» میخوانیم:
«- روز به روز زودرنجتر و خامتر میشیم. زندگی ما رو نمیپزه، پر نمیکنه.
تجربه همیشه میلنگه. وگرنه به من چه که خودمو بندازم وسط و بین مغزهای شما و پسافت یه مغز دیگه دلالی کنم؟
خوب یا بد، زشت یا زیبا، هر کسی بهقدر شعورش سهم میبره (مکث. با کمی خشم و تندی) باید پا بهپای من اومده باشی، چیزایی رو که من دیدهم و چشیدهم دیده و چشیده باشی، تا اونوقت بتونی این دروغا رو باور کنی. وگرنه ته دلت بخند! هرهرهرهر! (مکث) پیشنهادی بهنظرم رسید.
به هر حال شما باید بپرین. اما نه بال لازمه نه پا. اینکار، این پرش با چشم و ذهن باید صورت بگیره.
چشماتونو خوب باز کنید، و بلکه بدرونید، اینطور! (چشمهایش را میدراند.) و بعد... هههههه، باید باور کنین که دارین خواب میبینین.
با این حیله خیلی ساده و آسون شروع میکنید به پریدن، و بیاینکه تا مدتی فرصت فرود داشته باشین، زیر پاتون، تو چشماندازتون، با یه دنیای دیگه سر و کار پیدا میکنین».